به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) - ابنا - در بخش اول این نوشتار، فعالیتهای سیاسی علامه طباطبایی در دوران آغازین انقلاب اسلامی تا زمان تبعید امام خمینی(ره) مورد بررسی قرار گرفت. تلاشهای فرهنگی علامه طباطبایی در موضوع حکومت اسلامی و اندیشه اسلامی به گونهای بود که برخی جایگاه اندیشههای ایشان در تکوین نظام اسلامی را معادل جایگاه اندیشهای امام خمینی(ره) دانستهاند که این دیدگاه نشانگر نقش موثر و بیمانند علامه طباطبایی در انقلاب اسلامی است.
حمایت از مبارزان متدین انقلابی
اگر چه بیماری علامه طباطبایی در سالهای ۱۳۵۳ و ۱۳۵۴ نیز وجود داشت و ایشان در همان سالها، لرزش دست داشتند و حتی برای راحتتر حرکت کردن، مجبور به گرفتن عصا بودند، اما سعی میکردند در حد توان خود، به حمایت از حرکتهای انقلابی بپردازند و حتی برای نشان دادن این حمایت، برای ملاقات برخی از زندانیان سیاسی، به زندان قصر به تهران بیایند.
سید محمدصادق قاضی طباطبائی از مبارزان فعال نهضت اسلامی در این باره میگوید: «یک روز مرحوم علامه طباطبائی، پدرم آیتالله آسیدحسین قاضی و مرحوم آشیخ حسن مقدس پیشنماز مسجد اعظم قلهک، برای ملاقات من به زندان شمارهی ۴ قصر آمدند.»
همچنین آیتالله هادی دوستمحمدی که از ملازمان علامه طباطبائی و علاقهمندان امام خمینی(ره) بود، در خاطرات خود، علاوه بر تاکید بر اینکه علامه طباطبایی برای رهایی وی از زندان تلاشهایی کرده است، میگفت: «هنگامی که بعد از آزادی از زندان، به دیدار ایشان رفتم ایشان با صراحت گفتند که «فرمودند که ما به امثال شما جوانها غبطه میخوریم. در ادامه خیلی تواضع کرده فرمودند ما هم غبطه میخوریم ولی خب ما عرضهاش را نداریم.» ایشان در همین جلسه نیز به تبعیت از امام خمینی(ره) تاکید کردند و گفتند: «احتیاط یک نفر طلبه به این است که کاری که حتی احتمال این باشد که بر خلاف رضای اسلام عندالله باشد، نکند. شما [برای هر اقدامی با] مراجع معظم و اساتید مشورت کنید و ببینید که آیتالله خمینی راضیاند به آن کار یا نه؟»
داماد و شاگرد علامه، آیتالله شهید علی قدوسی از جمله مبارزان نامآشنای نهضت اسلامی بود و سابقهی چندین مرتبه بازداشت و زندان را در کارنامهی خود داشت. بر اساس خاطرات خانم نجمهسادات طباطبائی، دختر علامه و همسر شهید قدوسی، علامه هیچگاه آیتالله قدوسی را از ادامه مبارزه باز نداشت و «وقتی آقای قدوسی به زندان افتاد، هیچگاه به او نگفت چرا اینطور میکنید؟ یا زن و بچهی تو چکار کنند؟» خانم نجمهسادات طباطبائی با اشاره به روحیات ظلمستیز پدرش میگوید: «پدرم از دست شاه عاجز بود. میگفت من تعجب میکنم چرا شاه وقتی میخواهد حکم اعدامی را امضا کند، یک حالت فَرَح به او دست میدهد؟! پدرم میگفت او (شاه) چهجور آدمکشی است؟! پدرم جنایتها و تاراج اموال این ملت توسط شاه را میدید و معترض بود.»
در همین دوران نزدیک به ۳۰ نفر از شاگردان مستقیم ایشان، تجربههای بازداشتها، شکنجهها، تبعیدها و زندانهای مختلفی داشتند، اما هیچگاه علامه طباطبایی، هیچ کدام از آنها را از این فعالیتها نهی نکرد. شخصیتهایی که بسیاری از آنان از شاخصترین مبارزان انقلاب اسلامی شدند و در زمان پیروزی انقلاب اسلامی، سمتهای مختلفی را برعهده گرفتند.
علامه طباطبایی و قیام ۱۹ دی
علامه طباطبایی که همزمان با فوت مرحوم مصطفی خمینی(ره)، در حدود ۷۵ سن داشتند و سابقه سکته و بستریهای متعدد نیز، تن ایشان را رنجانده بود، از نخستین روزهای اعتراض مردم قم علیه اهانت به امام خمینی(ره) در ۱۹ دی، تلاش کردند تا در حد توان جسمی خود، به حمایت از انقلاب بپردازند.
در نخستین ساعات ۱۹ دی، مردم معترض به منزل علامه طباطبایی آمدند. حضور مردم معترض در منزل ایشان در آن روز تاریخی، نشانگر جایگاه ویژه ایشان در میان مبارزان بود. آیتالله مرحوم محمد شجاعی، که خود در این تجمع حضور داشت، در خاطرات خود میگوید: «صبح ۱۹ دی ۱۳۵۶ به منــزل علامه رفتیم. صدای ایشان به کسی نمـیرسید. ایشان به خاطر کسالت، کم سخن گفت.» در گزارشهای ساواک نیز آمده است: «علامه طی چند کلمه برنامه دولت را در این مورد محکوم کرد.» حجتالاسلام جعفر صالحی نیز که در جریان رویدادهای آن روز حضور داشت میگوید: «حقیر در تمام این صحنهها حضور داشتم و شاهد بودم که مراجع بزرگوار وقت در قالب چند جملهی کوتاه سخنرانی کردند و توهین به امام را توهین به اسلام دانستند و آن را محکوم کردند. البته در میان آنان مرحوم آقای [آیتالله العظمی سید محمدرضا] گلپایگانی و علامه طباطبائی از لحن تندتری برخوردار بودند».
ارادت خاص به امام خمینی(ره)
اگرچه امام خمینی(ره) و حضرت علامه طباطبایی، هر دو متولد سال ۱۲۸۱ شمسی بودند و هر دو از اساتید برجسته حوزه شناخته میشدند، اما علامه طباطبایی، با تواضع بسیار با امام ارتباط میگرفتند و رابطهای بسیار صمیمی و دوستانه بین آنها برقرار بود. ایشان حتی متواضعانه، سالها قبل از تبعید امام، در جلسهای در حضور امام و با اشاره به ایشان گفتند: «ایشان استاد من، آقای خمینی هستند.»
علامه در نخستین روزهای بازگشت امام به کشور در بهمن ۵۷ در اولین فرصت به دیدار ایشان شتافت. خانم منصوره روزبه همسر دوم علامه طباطبائی که در سفر به تهران استاد را همراهی میکرد در این باره میگوید: «امام سال ۱۳۵۷ و بعد از تبعیدشان که [به کشور] تشریف آوردند، علامه در مدرسه علوی به دیدنشان رفتند. من هم همراهشان آمدم. من رفتم خانه برادرم. آنها هم رفتند دیدن امام. آقا تشریف بردند مدرسه علوی، امام را دیدند و امام هم وقتی آمدند قم بازدید ایشان را پس دادند.»
شهید آیتالله دکتر بهشتی نیز در همین رابطه میگوید: «وقتی امام به قم رفتند و در کوچهی استاد علامه طباطبائی ساکن شدند، همسایههای اطراف برای سهولت رفت و آمدهای مردم به محضر امام، خانهها را خالی کرده بودند. وقتی علامه نیز به امام گفته بود اگر لازم است ما هم تخلیه کنیم؛ امام فرموده بودند: همجواری شما برای ما مغتنم است.»
در سوگ شهادت شاگردان
ترور استاد شهید مطهری، از معروفترین شاگردان علامه طباطبایی، به گونهای بود که ایشان تا مدتها از این واقعه متاسف بودند و حتی در گفتوگوی تلویزیونی نتوانستند از اشک خود، در این جریان جلوگیری کنند. ناراحتی علامه طباطبایی از شهادت استاد مطهری به گونهای بود که همسر استاد شهید مطهری در این باره میگوید: «دی ماه سال ۱۳۵۹ بود و بیست ماه از شهادت شهید مطهری میگذشت. «محمدحسن» فرزند شهید بزرگوار قدوسی و نوه مرحوم علامه طباطبایی نیز در جبهه منطقه هویزه به فیض شهادت نائل آمده بود و من برای عرض تسلیت به منزل شهید قدوسی رفتم. مرحوم استاد علامه طباطبایی(ره) هم آنجا بودند. ایشان تا مرا دیدند شروع به گریه کردند و اشک ریختند. بعد گفتند: «خانم مطهری! من برای «محمدحسن» گریه نمیکنم، من برای مطهری گریه میکنم. شگفتزده شدم وقتی دیدم مرحوم علامه در روزهای شهادت نوه عزیزش باز برای مطهری که حدود ۶۰۰ روز از شهادت او میگذشت، گریه میکردند».
وضعیت جسمی خاص علامه طباطبایی و سکته و بیماریهای مختلف ایشان به گونهای نبود که تحمل برخی از اخبار مرتبط با جریانهای ترور در سالهای ابتدایی انقلاب را داشته باشند و تلاش خانواده ایشان اینگونه بود که ایشان متوجه این شهادتها نشوند؛ به عنوان مثال تا پایان عمر پربرکت خود، در جریان شهادت شاگرد دیگر ایشان دکتر بهشتی همچنین شهادت شهید داماد خانواده، شهید قدوسی قرار نگرفتند.
منابع :
روحالله حسینیان، چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران،
علی شیرخانی، حماسه ۱۹ دی قم ۱۳۵۶، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
یاران امام به روایت اسناد ساواک،آیت الله حاج شیخ محمد یزدی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی
مصطفی قلیزاده علیار، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین سید مهدی طاهری خرمآبادی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
خاطرات آیتالله محمد یزدی، تهران مرکز اسناد انقلاب اسلامی،
مقاله: راز مشترک دو علامه در لزوم کسب اجازه از امام خمینی(ره)»، سایت خبری مشرق، تاریخ انتشار: ۲ آذر ۱۳۹۴، کد خبر: ۴۹۹۲۶۷.
ابراهیم حاج امینی نجفآبادی، خاطرات آیتالله ابراهیم امینی
عبد صالح خدا (برشهایی از زندگی و سیرهی مبارزاتی امام خمینی(ره) در بیانات آیتالله خامنهای).
----------
پایان پیام
نظر شما