به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) - ابنا - «علامه سید محمدحسین طباطبایی» بدون شک از موثرترین متفکران و اندیشمندان در تحقق انقلاب اسلامی بود. اگرچه وضعیت جسمی ایشان در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی آنگونه نبود که شاهد حضور ایشان در تجمعهای انقلابی باشیم، اما فعالیتهای ایشان در سالها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، بسترساز شرایط برای حضور برجستهترین شاگردان ایشان به عنوان نظریهپردازان انقلاب اسلامی بود، همانگونه که خود ایشان نیز با برگزاری جلسات متعدد که گاه این جلسات در «منزل ایشان» برگزار میشد، همچنین امضا بیانیههای اعتراضی به مناسبتهای مختلف به مخالفت با رژیم پهلوی میپرداخت.
نخستین سند ساواک که در آن نام علامه طباطبایی، به چشم میخورد در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۳۵ تدوین شده و در این سند «آقای سیدمحمدحسین طباطبائی قاضی را یکی از مراجع درجه دوم معرفی میکند که حدود سیصد نفر طلبه در درس خارج وی حضور مییابند. همین سند تعداد طلاب حاضر در درس خارج امام خمینی(ره) را در همان تاریخ ۵۰۰ نفر عنوان کرده است». اگر بدانیم که آغاز رسمی فعالیت سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) در اسفند همان سال بوده، میتوان گفت در نخستین گزارشهای ساواک در مورد حوزه علمیه قم، نام علامه طباطبایی دیده میشود.
در همین سند در مورد ویژگیهای علامه طباطبایی و امام خمینی(ره) آمده است که هر دو آنها «علمایی که به عامل اجتماعی هم علاقهای دارند» معرفی میشوند. همچنین در همین سند آمده است: «عموم علما و مدرسین مخالف کمونیسم هستند، ولی به دستگاه حاکمهی کشور هم اعتقادی ندارند.»
تولید اندیشه انقلابی در کنار همراهی با قیام امام خمینی
نقش اندیشهها و تفکرات ایدئولوژیک علامه طباطبایی در انقلاب اسلامی به گونهای بود که برخی از شاگردان ایشان، جایگاهی همتراز با امام خمینی(ره) در انقلاب اسلامی برای ایشان قائل هستند، به عنوان نمونه آیتالله جوادی آملی در این باره میگویند: «بُعد فرهنگی انقلاب را بیش از دیگران به عهده میگرفت. تا آنجا که مزاجشان مساعد بود، تا آنجا که امکانات مزاجی داشتند، در اصل انقلاب و در متن انقلاب بودند، مخصوصاً در بُعد فرهنگی انقلاب».
ایشان در جایی دیگر با اشاره به این ویژگی علامه میگویند: «این شخصیتها در محضر استاد به گونهای رشد و تربیت یافتند که افزون بر تلاشهای علمی، در زمینهی مبارزات سیاسی و عملی نیز به خوبی درخشیدند. این بزرگواران را که هم در پیدایش و هم در استمرار انقلاب اسلامی سهم بسزایی داشتند، میتوان بازوان انقلاب اسلامی دانست... تربیت چنین شخصیتهایی در محضر علامه بیانگر آن است که ایشان عهدهدار بعد فرهنگی انقلاب بودند.»
آیتالله مصباح یزدی نیز با اشاره به همین سیره علامه میگویند: «آن زمانی که کمتر صحبتی از حکومت اسلامی به میان میآمد، مرحوم علامه هم در اثر سترگ خود یعنی المیزان و نیز در برخی آثار دیگرش این موضوع مهم را مطرح کرد و مقالاتی به قلم ایشان در سالهای اختناق سیاسی رژیم پهلوی درباره زعامت و رهبری منتشر شد که برای تبیین مبانی نظام اسلامی از منابع ارزشمندی به شمار میروند.»
حضرت آیتالله العظمی سبحانی نیز درباره این نگاه علامه طباطبایی میگویند: «آقای طباطبایی در تفسیر المیزان در آخر سوره آل عمران به صورت مفصل درباره حکومت اسلامی بحث کردهاند.... وقتی مقاله فارسی مرحوم طباطبایی درباره حکومت اسلامی در کتاب مرجعیت و روحانیت منتشر شد، ساواک آمد منزل ایشان و توضیحاتی خواست، ساواک از آن مقاله ناراحت شده بود».
همچنین آیتالله مهدوی کنی در باره نقش علامه در انقلاب اسلامی میگویند: «حرکت انقلاب که در حوزه علمیه قم به راه افتاد و به پیروزی انقلاب اسلامی منتهی شد، دو رکن و دو مبدأ سیاسی ـ فرهنگی داشت: یکی از این دو، شخصیت و آموزشهای حضرت امام بود و دیگری مرحوم علامه طباطبائی که یکی صبغه سیاسی و دیگری صبغه فرهنگی داشت و هر دو مکمل یکدیگر بودند.»
شرکت در جلسات انقلابی نیز از ویژگیهای حضور در صحنه مبارزات توسط علامه بود، شرکت در جلسات اعتراضی علماء و مراجع قم به مسائل مربوط به انجمنهای ایالتی و ولایتی و حوادث ۱۵ خرداد نمونهای از فعالیتهای انقلاب ایشان است.
مرحوم آیتالله سیدهادی خسروشاهی، مورخ نامدار و مولف کتاب مختلف که سالها شاگرد علامه طباطبایی بود، درباره این حضور مینویسد: «پیش از حوادث ۱۵ خرداد و در مسائل مربوط به انجمنهای ایالتی و ولایتی و پس از فاجعهی قتل عام مردم در ۱۵ خرداد، استاد علامه همیشه طرف مشورت مراجع عظام بود و در جلسات این بزرگان شرکت میکرد و حتی در بعضی از اعلامیههای مشترک مراجع عظام قم امضای ایشان هم هست.»
به دنبال تصمیم شاه برای اجرای انقلاب سفید، امام خمینی(ره) مراجع قم و علامه طباطبایی را به منزل خود دعوت کردند، علما در منزل امام پیرامون مسائل مهم روز به مذاکره و مشورت نشستند و سرانجام بیانیهی مفصلی با امضای ۹ نفر از علما صادر شد که نام «محمدحسین طباطبائی» نیز در انتهای این بیانیه دیده میشود.
آیتالله سیدحسن طاهری خرمآبادی درباره اهمیت این اعلامیه می گوید: «از جمله حوادثی که در این ایام بعد از وقایع ماه رمضان اتفاق افتاد، صدور اعلامیهای بود با امضای نُه نفر از مراجع و علمای طراز اول حوزه که با اجتماع و تشکیل جلسه این بزرگواران در منزل امام آماده شد. این اعلامیه پس از آن همه بیحرمتیهای رژیم و نطق ننگین شاه در قم و رعب و وحشتی که به وجود آمده بود و یأس و ناامیدی از ادامهی راه و مبارزه که همگان را فراگرفته بود، در دمیدن روح امید و مبارزه به کالبد نیمهجان انقلاب بسیار مؤثر واقع شد.
با بازداشت امام خمینی(ره) نیز علما و روحانیون قم از جمله علامه طباطبائی در منزل آیتالله حاج سید احمد زنجانی جلسهای مشورتی تشکیل دادند. اوضاع به قدری خطرناک بود که برخی از مدعوین پیش از حضور در جلسهی مذکور وصیتنامهی خود را نیز نوشته بودند. علامه طباطبائی، آقای حاجآقا مرتضی حائری و آقای میرزا هاشم آملی، بعد از آن جلسه و به نشانه اعتراض، همگی پیاده به طرف حرم راه افتادند و ما هم پشت سرشان حرکت کردیم. هنگامی که وارد صحن شدیم، دیدیم که جمعیت در صحن هستند. حاجآقا مصطفی هم هنوز در صحن حضور داشت».
حضور در تهران به نشانه اعتراض به بازداشت امام خمینی(ره) نیز از دیگر اقدامات علامه طباطبایی بود، با طولانی شدن بازداشت امام خمینی(ره)، علامه طباطبائی که در آن مقطع نگران وضعیت ایشان بود، به همراه تنی چند از علما جهت پیگیری وضعیت امام و اعتراض به شاه، رهسپار تهران شد.
امضای بیانیه اعتراض همزمان با سالگرد قیام ۱۵ خرداد در سال ۱۳۴۳ و اعلام عزای عمومی این روز، سخنرانی انقلابی در ۴ مرداد سال ۱۳۴۳ در مشهد در حضور شخصیتهای مبارزی همچون محمدتقی و علی شریعتی، از دیگر فعالیتهای انقلابی علامه طباطبایی است که در گزارش شاهدان و حاضران و سند ساواک به آن اشاره شده است: «آقای علامه طباطبائی مختصری از مبارزهی علما در قم و سایر نقاط دیگر ایران و همدستی دانشجویان در مبارزه با آنها و اینکه امروز عالم و متجدد همه باید روی اصول سیاسی مبارزه کنند و همدوش باشند، صحبت نمودند.»
حمایتهای علامه طباطبایی از مبارزین فلسطینی در سالهای مختلف از جمله صدور بیانیههای حمایت و لزوم حمایت مالی از مبارزین در سال ۱۳۴۹، علی رغم مخالفت علنی رژیم صهیونیستی و بستن حساب اعلام شده از سوی علامه طباطبایی نیز از دیگر موارد فعالیتهای انقلابی ایشان بود.
در خرداد سال ۱۳۵۴ نیز پس از حمله مأمورین رژیم به طلاب در مدرسه فیضیه، برخی جلسات مشورتی مراجع در این خصوص در منزل علامه برگزار میشد.
در بخش بعدی این نوشتار، به اقدامات علامه طباطبایی همزمان با ماه های پیروزی انقلاب اسلامی خواهیم پرداخت.
منابع :
- مقاله «نگاهی به حمایتهای مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبائی از مجاهدان فلسطینی در سال ۱۳۴۹»
- غلامرضا خواجهسروی، خاطرات آیتالله مهدوی کنی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۴۱۶.
- یادنامهی فیلسوف الهی علامه سید محمد حسین طباطبائی، حزب جمهوری اسلامی، نشریه شماره ۴۷، ص ۵۶ و ۵۷.
- سیدهادی خسروشاهی، خاطرات مستند سیدهادی خسروشاهی درباره علامه طباطبائی، ص ۴۸ و ۴۹.
- محمدتقی مصباح یزدی، تماشای فرزانگی و فروزندگی، تهران: انتشارات مؤسسهی امام خمینی(ره)، ص ۵۵.
- اصغر حیدری، آیتالله شریعتمداری به روایت اسناد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
- عبدالرحیم اباذری، خاطرات آیتالله احمدی میانجی.
- اسناد انقلاب اسلامی، جلد اول، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
- پروین منصوری، تاریخ شفاهی کانون نشر حقایق، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
سید علی اصغر حسینی/ ابنا
-----------
پایان پیام
نظر شما