به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ پس از فروپاشی حکومت بشار اسد در سوریه، آن چه که نظر پژوهشگران را به خود جلب کرده و موجب نگرانی طرفهای مختلف شده، دوران گذار و پیچیدگیهای سیاسی و ایدئولوژیک در این کشور است. هیئت تحریرالشام با تلاش برای تغییر چهره خود از یک گروه جهادی-سلفی به بازیگری سیاسی، سعی در کنترل کامل مناطق تحت سلطه و حذف رقبا دارد. هرچند این گروه با تشکیل دولت نجات و استفاده از ابزارهای مذهبی و امنیتی، حکمرانی خود را تحکیم کرده است، اما شکافهای داخلی، اختلافات ایدئولوژیک، و اتهامات جدی علیه رهبران آن، آیندهای مبهم برای این گروه و نیز کشور سوریه را رقم زده است.
پیچیدگیهای دوران گذار سوریه پس از اسد
د. این تحولات نشانههایی از بیثباتی هرچه بیشتر است که با گرایشهای آشکار و نهان سرکردگان تحریرالشام به تشکیل یک خلافت، تشدید میشود و این سوال را برای پژوهشگران مطرح کرده است که تحولات پیچیده سوریه در دوران گذار، این کشور را به کدام سمت هدایت خواهد کرد؟ از یک سو، سقوط دولت بشار اسد در عرض چند روز چنان غیرمنتظره بود که حتی تحلیلگران و ناظران را نیز غافلگیر کرد. این رویداد به حدی غیر قابل پیشبینی بود که حتی خوشبینترین مخالفان بشار اسد نیز انتظار آن را نداشتند.
از سوی دیگر، ترکیب ملوّن و متضاد گروههای درگیر در تحولات اخیر سوریه، به همراه معارضین سیاسی در تبعید، ساختار قبیلهای-مذهبی جامعه سوریه، مسئله کردها، نقش بازیگران خارجی و تهدید بازگشت تروریسم، همه و همه در مورد دورهای پر از ابهام و آشفتگی هشدار میدهند. در حقیقت، با این اوصاف، محتملترین سناریوی پیشروی سوریه، فرو رفتن در هرجومرج است. سوریه پس از اسد با مجموعهای از مسائل بحرانی، نامشخص و حلنشده مواجه خواهد شد. این مسائل در حالی مطرح هستند که گروههای مختلف حتی پیش از آغاز بحث بر سر نوع و ماهیت نظام سیاسی آینده، در حال رقابت برای سهمخواهی از قدرت هستند.
در این میان، یک موضوع بیش از هر چیز دیگر سوریها و حتی همسایگان و جامعه بینالمللی را نسبت به آینده سوریه و منطقه نگران کرده است. گروههای مسلح تا چه حد به وعدههای فریبنده و جذاب خود درباره احترام به حقوق بشر، حفظ امنیت همه اقوام، ادیان و جریانهای سیاسی در دوران گذار و نیز تعهد به انتقال قدرت به نهادی غیرنظامی و فراگیر پایبند خواهند بود؟ شواهد موجود نشان میدهد که نمیتوان نسبت به این موضوع چندان خوشبین بود. به بیان دیگر، احتمال بسیار بالایی وجود دارد که شاهد دورهای طولانی و پر از بحران در دوران گذار باشیم به طوی که تشکیل یک دولت پایدار برای سوریها به آرزویی دور از دسترس تبدیل شود.
در این رابطه عبدالعزیز ساگر، رئیس مرکز تحقیقات خلیج فارس، مستقر در جده، بیان میکند که هر یک از این گروههای شورشی در تلاش برای برتری و به دست گرفتن کنترل و قدرت است. هر کدام از این گروهها به یک بازیگر خارجی یا حامی مالی وفادار هستند و در صورتی که سازمان ملل و برخی از کشورهای تاثیرگذار در منطقه برای متحد کردن آنها تلاش نکنند، این گروهها با یکدیگر وارد درگیری خواهند شد.
همچنین، یک دیپلمات ارشد غربی در منطقه، که به شرط حفظ هویت خود با خبرگزاری رویترز گفتگو کرده، در مورد وضعیت سوریه گفته است: به دلیل پراکندگی نیروهای معارض و این واقعیت که سوریه کشوری پیچیده بوده که میان فرقهها و قومیتهای مختلف با قدرت محلی خود تقسیم شده است، هیچ برنامه مشخصی برای اداره این کشور وجود ندارد.
خاستگاه فکری و ایدئولوژیک
سلفی-تکفیری بسیاری از گروههای شورشی سوری، مهمترین عامل نگرانی درباره تثبیت و
غلبه دیدگاههای افراطی در دوران گذار و به دنبال آن افزایش خشونت و ناامنی در این
کشور است.
تناقضات در گفتار و رفتار تحریر الشام
در اوایل سال ۲۰۱۷، هیئت تحریرالشام اعلام کرد که از سازمان تروریستی القاعده جدا شده و ایدئولوژی جهادی-سلفی را کنار گذاشته است. از آن زمان، این گروه تلاش کرده است تا فضای دینی ادلب (شهر محل سکونت طیفهای مختلفی از گروههای تروریستی و تکفیری) را تحت کنترل خود در آورد و گرایشهای ایدئولوژیک اعضای خود را تغییر دهد. در مارس ۲۰۱۹، تحریرالشام «شورای عالی فتوا» را تأسیس کرد که توسط مشاوران سرکرده آن، ابو محمد الجولانی، اداره میشود. هدف از این اقدام، انحصار در فرآیند صدور فتوا و محدود کردن نقش علمای سلفی بود تا از تفسیرهای غیررسمی و افراطی از قوانین اسلامی جلوگیری کند.
در چارچوب دستور کار جدید تحریرالشام، در سپتامبر ۲۰۲۰، عبدالرحیم عطوان، یعنی مرجع دینی ارشد این گروه، در مصاحبهای با مجله فرانسوی لو تمپ خواستار عادیسازی روابط کشورهای غربی با این گروه شد. او در این مصاحبه مدعی شد: ما در حال تلاش برای ترمیم تصویر خود هستیم و هدف، مزین کردن واقعیت نیست، بلکه هدف ارائه واقعیتها به شکلی است که حقیقتا هستند. وی همچنین افزود که این گروه میخواهد از فهرست سیاه خارج شود و تنها در این صورت است که وضعیت منطقه بهبود خواهد یافت.
اما این تلاشها برای تغییر و ارائه چهرهای جدید از شورشیان سابق جهادی-سلفی و حتی همکاری با دیگر گروهها برای تشکیل یک دولت نجات در ادلب در سال ۲۰۱۷، منجر به تغییر رویههای عملی این سازمان نشده است. در حقیقت، این اظهارات و پیامهای سیاسی بدون اقدامات عملی و واقعی بیمعنا هستند.
بهعنوان مثال، زمانی که ایمن الظواهری، رهبر پیشین گروه تروریستی القاعده، در حمله پهپادی آمریکا در افغانستان در سال ۲۰۲۲ کشته شد، عبدالرحیم عطوان با تسلیت گفتن و شهید خواندن او، نشان داد که دیدگاههای او نسبت به القاعده تغییر نکرده است.
در سپتامبر ۲۰۱۷، به منظور تعیین ماهیت حکومت در مناطق تحت کنترل شورشیان، کنفرانسی موسوم به «کنفرانس فراگیر سوریه برای مدیریت غیرنظامی مناطق آزادشده» با مشارکت چهرههای برجسته ادلب، از جمله دانشگاهیان و نمایندگان مقامات محلی و شوراها برگزار شد. در پایان این کنفرانس بیانیهای چهار مادهای صادر شد که ماده اول آن تصریح میکرد: «شریعت اسلامی تنها منبع قانونگذاری است و باید هویت مردم مسلمان سوریه حفظ شود». بیتردید این اصل به منظور تثبیت جایگاه هیئت تحریرالشام برای سرکردگی این حکومت خودخوانده طرح شده بود.
تسلط گروههای نظامی بر عناصر دولت نجات ادلب از همان ابتدای تشکیل کاملا مشهود بود. چرا که اعضای تحریرالشام در جلسات نهادهای دولتی و شورای حکومتی موسوم به «شورا» حضور داشتند و این گروه در همه وزارتخانهها یک دفتر پیگیری و نظارت تاسیس کرده بود.
حتی وزارت کشور دولت نجات خودخوانده، تمامی نیروهای پلیس خود را از نیروهای هیئت تحریرالشام گزینش کرد و نهادی مربوط به امر به معروف و نهی از منکر موسوم به «مرکز فلاح برای ترویج فضیلت و پیشگیری از رذیلت» در کنترل این گروه باقی ماند. کنترل این نهاد نشاندهنده تسلط کامل این گروه بر ادلب بود و فعالیت آزاد هرگونه ایدئولوژی مخالف با این گروه یا روش حکمرانی آن را سرکوب میکرد.
این رویکرد در ماه می امسال منجر به اعتراضات گسترده علیه هیئت تحریرالشام شد که طی آن معترضین، سیاستهای این گروه را رد کرده و خواستار برکناری الجولانی، آزادی زندانیان و بهبود شرایط زندگی شدند. کارشناسان، پاکسازی عناصر افراطی موجود در تحریرالشام توسط سرکردگان این گروه را بخشی از تسویهحساب داخلی و رقابت برای قدرت در رهبری گروه ارزیابی کردند و نه تغییری ایدئولوژیک و بنیادین.
در ۵ آوریل ۲۰۲۴، ابو ماریا القحطانی، یکی از برجستهترین سرکردگان تحریرالشام، شش ماه پس از بازداشت به اتهام همکاری با طرفهای خارجی ترور شد. در دسامبر ۲۰۲۳، ابو احمد ذَکور، یکی دیگر از چهرههای ارشد تحریرالشام که پیشتر رهبری جبههالنصره در حلب را بر عهده داشت و مسئول روابط عمومی سازمان بود، از گروه جدا شد و به مناطق تحت کنترل ترکیه فرار کرد. ذَکور پس از فرار خود، اتهاماتی جدی و متعددی علیه الجولانی مطرح کرد و مدعی شد وی در بمبگذاری آگوست ۲۰۱۶ در اتما در مرز ترکیه و سوریه که منجر به کشته شدن دهها نفر از اعضای ارتش آزاد سوریه و تعدادی غیرنظامی شد، دست داشته است.
نقش الجولانی و اهداف پنهان تحریر الشام
اعلام برائت الجولانی از بنیادگرایی ایدئولوژیک قطعا شکاف درون جبهه را تشدید خواهد کرد و منجر به ناامیدی، تفرقه و حتی شورش در میان بسیاری از شبهنظامیان جهادی-سلفی این سازمان خواهد شد. این روزها حتی نشانههایی از تمایل تدریجی هیئت تحریرالشام برای تاسیس یک خلافت مشاهده میشود. الجولانی همچون یک فاتح وارد دمشق شد و نیروهای خود را رهبری کرد. در میان شعارهای بیعت وفاداران و حامیانش، او در مسجد اموی به ایراد یک سخنرانی پرداخت که یادآور سبک ابوبکر البغدادی رهبر گروه تروریستی داعش بود.
هر دو سرکرده تروریست، منبر مساجد را بهعنوان اولین مکان برای ایراد نخستین سخنرانیهای خود انتخاب کردند تا پیروزی خود را اعلام کرده و خواستار بیعت مردم شوند. الجولانی در سخنرانی خود که یادآور خطابههای جهادی او بود، اعلام کرد که «آنچه به دست آمده، یک پیروزی نهتنها برای سوریه بلکه برای امت اسلامی است». همچنین در روزهای اخیر برخی از جنگجویان او خواستار تأسیس خلافت اسلامی شدهاند!
در پایان باید گفت که با سقوط دولت بشار اسد، سوریه وارد دورهای از آشفتگی و پیچیدگی بیسابقه شده است که در آن گروههای متعدد و متضاد، از جریانهای جهادی سلفی گرفته تا سکولارها و کردها، برای تسلط بر آینده سیاسی کشور رقابت میکنند. در این میان، هیئت تحریرالشام به سرکردگی ابومحمد الجولانی تلاش کرده است تا با ادعای فاصله گرفتن از ایدئولوژی سلفی-تکفیری و ارائه تصویری معتدل، ضمن تثبیت جایگاه خود در عرصه داخلی، زمینههای ارتباط با غرب و کسب مشروعیت بینالمللی را فراهم کند. اما تناقض آشکار میان ادعاها و رفتارهای این گروه، از جمله سرکوب مخالفان، وابستگی به قدرتهای خارجی و تمایلات آشکار و نهان سرکردگان آن برای تاسیس یک خلافت، اعتبار این ادعاها را به شدت زیر سوال برده است.
همچنین، الجولانی نه تنها چهرهای واقعی از مبارزات داخلی سوریه را نمایندگی نمیکند، بلکه به عنوان ابزاری در دست قدرتهای غربی و رژیم صهیونیستی عمل کرده است تا از خلأ قدرت در سوریه برای پیشبرد منافع خود استفاده کنند. اشغال مناطق گستردهای از سوریه توسط رژیم صهیونیستی و نیز تخریب زیرساختهای این کشور توسط این رژیم، مؤیدی بر وابستگی و سرسپردگی گروه تروریستی تحریرالشام به دشمنان سوریه است. این نقش دوگانه و متناقض، تلاشهای این گروه برای تثبیت مشروعیت را ناکام گذاشته است و سوریه را در آستانه دورهای از خشونت هرچه بیشتر، هرجومرج و انشعابات داخلی قرار داده است که راه رسیدن به ثبات و گذار سیاسی را بسیار دشوارتر میکند.
**************
پایان پیام/ 345