به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ رئیس هیئت مدیره شبکه المیادین به بیان ابعاد شخصیتی «سید امت»، شهید «سید حسن نصرالله» و دیدارهایش با او پرداخت.
«غسان بن جدو» رئیس هیئت مدیره شبکه المیادین در مصاحبه با این شبکه در ابتدای صحبتش درباره شهید سید حسن نصرالله گفت: «مانند همه کسانی که سید حسن نصرالله را میشناختند، من هم هرگز فکر نمیکردم روزی در مورد او، آن هم پس از شهادتش، صحبت کنم. او دوست نداشت که درباره او صحبت شود، یا تمجید شود، یا به شکل مثبتی از او یاد شود، چه در حضورش و چه در غیابش.»
غسان خاطراتش در سال ۲۰۱۴ را تداعی کرد، زمانی که حالش کمی ناخوش بود و سید از آن باخبر بود. او ادامه داد: «در کنار او بودم و ایشان به من وعده دادند که وقتی به شهادت میرسم، درباره من صحبت خواهند کرد. در آن لحظه پیشانیشان را بوسیدم و از ایشان تشکر کردم، زیرا فکر میکردم پیش از ایشان به دیدار خدا خواهم شتافت، هرگز به ذهنم خطور نمیکرد که روزی درباره او، آن هم وقتی شهید شده است، صحبت کنم.»
غسان مورد خبر شهادت سید حسن نصرالله میگوید: «در شبکه المیادین بودم و اولین کلمهای که بعد از شنیدن صدای انفجار بزرگ گفتم این بود: «فقط سید…». او ادامه داد در آن شب، یعنی یک روز قبل از اعلام شهادت، از ماجرا مطلع میشود و با دو نفر صحبت میکند و یکی از آنها میگوید در حال بررسی صحت شهادت سید است.
«شوک پس از شهادت سید نصرالله»
رئیس هیئت مدیره المیادین در مورد شوکی که پس از شهادت سید نصرالله تجربه کرد، میگوید: «شوکی سرد و آرامشی غیرطبیعی به من دست داد. در آن روز، حتی یک قطره اشک هم برای سید نریختم.»
در آن زمان، بزرگترین نگرانی و مسئولیتی که غسان احساس میکرد، «ادامه فعالیت المیادین» بود. او تأکید میکند که در آن زمان احساس وظیفه میکرد تا از مرکز توجه دور بماند و صحبت یا نگارش را کنار بگذارد. غسان میگوید دو هفته پس از شهادت سید حسن نصرالله، «شوک عصبی شدیدی به من دست داد و در آن شب خوابم نبرد. حالتی عصبی و غیرطبیعی داشتم.»
«آخرین دیدار»
آخرین دیدار غسان با سید نصرالله، در آستانه عملیات طوفان الاقصی مقاومت فلسطین بود. غسان میگوید که «در حال آمادهسازی مصاحبهای بزرگ با سید بودم.» او درخصوص جزئیات این موضوع گفت: «از تاریخ ۲۵ ژوئن ۲۰۲۰، فهرستی از محورها و عناوین را برای سید فرستادم و تمایلم را برای انجام مصاحبهای طولانی و بزرگ ابراز کردم.»
غسان میگوید در سال ۲۰۰۲ با سید ملاقات کرده است. اما در سال ۲۰۱۹، با اصرار از ایشان درخواست کرده است که برای صحبت در مورد دوره دبیری کل ایشان یا دوره دو امت عربی و اسلامی، از زمان تأسیس حزبالله، با سید ملاقات کند. غسان میگوید درواقع هدفش صحبت کردن با سید بوده است اما برای اینکه احساس ناراحتی نکند، گفت که در مورد مسائل مذکور قصد ملاقات دارد و سید هم پذیرفت. غسان در ادامه گفت ژوئن ۲۰۲۰، فهرستی ۲۰۰ عنوانی شامل حدود هزار سوال را برای سید ارسال کرد.
«مصاحبه در اولین سالگرد طوفان الاقصی»
غسان همچنین فاش کرد اواسط ماه اوت درخواست انجام مصاحبهای با سید نصرالله را در اولین سالگرد «طوفان الاقصی» داده بود. او افزود: در آن زمان، «با حاج جهاد یعنی سمیر دیب که بعدها نامش شناخته شد، تماس گرفتم. به او گفتم که درخواست مصاحبهای را به سید ارائه خواهم داد و او گفت اگر به من باشد، نباید این مصاحبه انجام شود، اما این درخواست امانتی است که باید به سید برسانم.» پس از دو یا سه روز، حاج جهاد با غسان تماس گرفت و موافقت سید برای انجام مصاحبه را به او انتقال داد. غسان نیز «محورهای موضوعاتی را که میتوانستند در مورد آنها صحبت کنند» ارسال کرد.
«دیدار سال ۲۰۰۶… آسانترین سفر برای دیدار با سید»
اما در مورد اولین دیدارش در جریان جنگ ژوئیه ۲۰۰۶، غسان تأکید میکند که «هرگز تصور نمیکرد که در طول جنگ با سید نصرالله ملاقات کند.» او میگوید: «اما اتفاقی که افتاد این بود که سید برای اولین بار ظاهر شد و با افکار عمومی عرب صحبت کرد. باید بگویم که از نظر فنی، ظاهری موفق نبود.» غسان میافزاید: «در آن زمان به ایشان گفتم که این تصویر از نظر فنی خوب نبود. و او و حاج عماد تصمیم گرفتند که این مصاحبه انجام شود. من آماده نبودم، اما در دفتر نشسته بودم و کسی به من گفت که باید برویم و من بلافاصله فهمیدم.»
غسان آن دیدار را «آسانترین سفر برای دیدار سید» توصیف میکند و میگوید حاج جهاد از او خواسته بود که طول ملاقات ۲۰ یا حداکثر ۳۰ دقیقه باشد. غسان گفت زمانی که با سید ملاقات کرده به او گفته است که حاج جهاد چنین خواستهای داشته است، سید در پاسخ گفت: «نه، راحت باش.» غسان درباره این ملاقاتش در ادامه میافزاید: «ما راحت بودیم. این نشان از اعتماد او به خدا، مقاومت و اطرافیانش بود. هیچ مشکلی وجود نداشت. بسیار آرام بود. ما در طبقه پنجم یا ششم بودیم و او به طرز غیرطبیعی آرامش داشت. صدای هواپیماها را میشنیدیم، اما او آرام بود، نه مضطرب شد و نه از جا پرید و نه محل را ترک کرد.»
رئیس هیئت مدیره المیادین در سخنانش به سخاوت سید نصرالله اشاره کرد و گفت «او بسیار سخاوتمند بود و هرکس از او چیزی میخواست، به او میداد.» بلکه «گاهی اوقات حتی بدون درخواست ما هم لطف میکرد.»
اما مهمترین هدیه برای غسان، «عبای شخصی سید نصرالله» است که پس از جنگ ژوئیه ۲۰۰۶ به او هدیه داد. او در این باره میگوید: «بعد از جنگ ۲۰۰۶، به طور خصوصی به دیدارش رفتم. در پایان جلسه، عبای شخصیاش را در آورد و به من پوشاند. این باارزشترین و مهمترین هدیه بود. این اتفاق در عکسها ثبت شده، اما من به آن عکسها دسترسی ندارم، اما عبا پیش من است و به طور ویژهای قاب شده و نگهداری میشود.»
«به رسانهها اهمیت میداد و آنها را ارج مینهاد»
رئیس هیئت مدیره المیادین در مورد رابطه سید نصرالله با رسانهها و روزنامهنگاران هم گفت: «او به رسانهها بسیار اهمیت میداد و آنها را ارج مینهاد و از اهمیتشان آگاه بود.»
غسان همچنین میگوید در سال ۲۰۲۰، سید نصرالله را ملاقات کرد و در مورد برخی مسائل با او صحبت کرد و از او اجازه گرفت تا مستندی بزرگ درباره حزبالله در چهلمین سالگرد آن، پس از دو سال، تهیه کند. سید نصرالله پاسخ داد: «شما آزادید. اما من چه ربطی به این موضوع دارم؟» غسان میگوید به ایشان گفته است که هدف از این درخواست، کسب اجازه این است که هم سید و هم فرماندهان حزبالله در این مستند صحبت کنند. اما سید خواست که در این مستند حضور نداشته باشد.
«۳۴ دیدار مخفیانه با رفیق حریری»
غسان از تأثیر عمیق ترور «رفیق حریری» نخست وزیر لبنان بر سید نصرالله، «در سطح شخصی قبل از سطح ملی» صحبت کرد و گفت سید نصرالله ۳۴ بار به طور مخفیانه و غیرعلنی با حریری دیدار کرده است و در دیدار سی و چهارم، دوستی و محبت غیرطبیعی وجود داشت. او میافزاید سید پس از ترور حریری تحت تأثیر قرار گرفته بود و گفت «به توافق مشترکی برای همکاری آینده در مدت زمان بسیار طولانی رسیده بودیم». (سید) گفت: «به غیر از نبیه بری و رابطه ویژهای که من با جنبش امل دارم، من یک رابطه اساسی با حریری داشتم که با تمام روابط دیگر متفاوت بود.» غسان میگوید: «چشمانداز استثنایی برای همکاری با شهید حریری در همه مسائل وجود داشت. او (سید) حتی به من گفت که تقریباً در تمام مسائل به توافق رسیدهایم. حتی در مورد انتخابات پارلمانی که قرار بود در سال ۲۰۰۵ یا ۲۰۰۶ برگزار شود، به توافق رسیدیم. در مورد اتحاد و همکاری به توافق رسیدیم و تنها دو نکته باقی ماند: اولی مربوط به حزب داشناک بود که حل کردیم. اما نکته دوم مربوط به حزب اسلامی بود، اما حریری ترور شد و فرصتی برای حل آن پیدا نکردیم.»
غسان تأکید میکند که سید نصرالله پس از ترور حریری «خطری واقعی را برای لبنان احساس میکرد و اطمینان داشت که میداند چه کسی او را ترور کرده، یا دستور ترور او را داده است.» او ادامه میدهد: «او میدید که تراژدی بزرگی در منطقه رخ خواهد داد و آن را احساس میکرد، به خصوص در مورد فتنه شیعه و سنی، زیرا اگر سید و حریری با هم ملاقات میکردند، ما در مسیر بسیار بزرگی از وحدت اسلامی بین شیعه و سنی، به ویژه بین گروههای داخل لبنان، قرار میگرفتیم.»
«صلح داخلی در لبنان»
درباره تأکید سید بر لزوم محافظت از صلح داخلی در لبنان، غسان تأکید میکند که سید همیشه نگران تنش داخلی بود. او میافزاید سید خواستار آرامش و صلح داخلی در لبنان و دوری کشور از تنشها بود تا مقاومت نظامی در کار خود راحت باشد. او حتی نگران بود که هرگونه تنش یا تشنج یا موضوعی منجر به خشونت شود.
غسان میگوید سید همیشه میترسید که «ستون پنجم و اوضاع از دستش خارج شود، او یک دغدغه بزرگ به نام صلح مدنی داشت، زیرا او مانند شهید حریری متقاعد شده بود که هیچکس نمیتواند بر لبنان مسلط شود، چقدر هم که قدرت نظامی، سیاسی یا مالی او قوی باشد یا روابط بینالمللی و خارجی قدرتمندی داشته باشد.
رئیس هیئت مدیره کانال المیادین معتقد است نقطه قوت سید نصرالله و حزبالله لبنانی و شیعه بودن آنهاست و در عین حال، همین نقطه ضعف آنهاست. او توضیح داد لبنانی بودن آن ۲ از این جهت نقطه قوت است که لبنان کشوری منحصر بهفرد در جهان عرب و منطقه است. تنوع اقوام موجود در اجازه مانور بیشتر را میدهد. اما همین تنوع زیاد نقطه ضعف هم محسوب میشود چرا که در آن بخشی با حزبالله خصومت دارند و اقداماتش را باور ندارند. در نتیجه حزبالله مجبور است این تعدد را در نظر بگیرد. شیعه بودن حزبالله نیز از این جهت نقطه قوت است که مذهب شیعه به او انرژی فوقالعادهای برای فداکار میدهد، اما در عین حال، متأسفانه نقطه ضعف هم هست، زیرا همچنان به او به عنوان یک اقلیت در جهان عرب و اسلام نگاه خواهد شد.
«سوءقصد به سید بین سالهای ۲۰۰۸ - ۲۰۰۹»
غسان فاش کرد که سید بین سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ از سوی رژیم صهیونیستی مورد سوءقصد شدیدی قرار گرفت اما اعلام نشد. اسکادران جنگندههای صهیونیستی تلاش کردند ترورش کنند. اسکادران جنگندهها در لبنان برای ترور سید به پرواز درآمدند و اما این عملیات توسط آمریکا متوقف شد.
«شهادت مغنیه، سلیمانی و هادی نصرالله»
رئیس هیئت مدیره کانال المیادین همچنین از تحت تأثیر قرار گرفتن سید از شهادت حاج «عماد مغنیه» فرماندهی جهادی بزرگ صحبت کرد و گفت که روابط آن ۲ نه تنها به عنوان دبیرکل و معاون جهادی بلکه در سطح شخصی هم فوقالعاده بود.
او از تأثیر شهادت «قاسم سلیمانی» بر سید هم صحبت کرد و به سخنان سید درباره سلیمانی اشاره کرد که مضمونش این بود که ای کاش به جای سلیمانی، خداوند جان سید را میگرفت. بنا به گفته غسان، سلیمانی هم همین حرف را زده بود. غسان میگوید: روزی به من گفت اگر سید شهید شود یا فوت شود، یک لحظه هم نمیتواند زندگی کند و از خدا میخواست اگر قرار است او یا سید ترور شوند، سلیمانی ترور شود و سید ذخیرهای برای این امت بماند. غسان میگوید سلیمانی تنها سید را دوست نداشت، بلکه عاشقش بود و به او احترام میگذاشت. برای او ارزش استثنایی قائل بود و او را بعد از آقای علی خامنهای یا مانند ایشان میدید.
غسان همچنین از شخص چهارمی که شهادتش به شدت سید را تحت تأثیر قرار داد یعنی پسرش هادی نصرالله صحبت کرد.
«یکی از زیباترین دیدارها با سید»
غسان طی مصاحبههای مطبوعاتی برخی از جنبههای شخصیت سید نصرالله را آشکار کرد و خاطرنشان کرد: «او همیشه دوست داشت پشت میز بنشیند تا بتواند احساس قدرت کند و عاشق قلم، کاغذ و نوشتن بود». ملاقات با سید نصرالله «بر اساس تصوری که مردم دارند، برنامهریزی نمیشود. در مورد موضوعات مهم صحبت میکنیم، اما در مورد سوالات جزئی، هیچ کس آنها را از قبل آماده نمیکرد و او دوست داشت یادداشتبرداری کند.»
«مقام ویژه نزد آیتالله العظمی سید علی خامنهای»
در مورد رابطه با ایران، غسان به نقل از مقام مسؤول در رهبری ایران میگوید رهبری حزبالله اواخر دهه ۱۹۸۰، قبل از توافق طائف، برای دیدار با آیتالله خامنهای به ایران سفر کرد. در آن زمان، حزبالله مسئلهای را مطرح کرد و رهبری آن از آیتالله سید علی خامنهای پرسید: «اگر اتفاقی بیفتد، چه میتوانیم بکنیم؟» غسان میگوید حضرت آیتالله العظمی خامنهای پاسخ دادند: «۴۸ ساعت دیگر به من مراجعه کنید.» «آنها بعد از ۲ روز به ایشان مراجعه کردند و وقتی با آنها ملاقات کردند، گفتند ۲ چیز به شما میگویم که ثابت هستند. اول اینکه شما، حزبالله، یک حزب آزاد و مستقل در لبنان هستید. نیازی نیست که در هر موردی که مربوط به امور داخلی شماست، به من مراجعه کنید. تصمیم با شماست، هر کاری که میخواهید انجام دهید و نکته دوم این است که اگر مشکلی بزرگ، چه در داخل لبنان و چه در خارج از آن، وجود داشته باشد و بخواهید به من مراجعه کنید، اگر این کار را ضروری دیدید، آنچه سید حسن نصرالله میگوید، نظر من است.»
غسان در ادامه میافزاید: در آن زمان، سید نصرالله هنوز دبیرکل نبود و «همه به او نگاه کردند و متوجه شدند که سید نصرالله جایگاه ویژهای نزد آقای خامنهای دارد.» غسان میگوید که سید نصرالله «در سالهای اخیر به تهران سفر کرده است، اما هیچکدام از این سفرها اعلام نشده است. گاهی اوقات این سفرها بر اساس درخواست خودش و گاهی بر اساس درخواست ایرانیها بوده است تا در مورد برخی مسائل بیشتر از او جویا شوند.»
«میخواست نتیجه طوفان الاقصی پیروزی کاملاً فلسطینی باشد»
غسان به رقابتهای موجود در مورد عملکرد حزبالله در حمایت از مقاومت فلسطین در نوار غزه اشاره میکند و میافزاید که چند پیشنهاد از جمله «انتصاب سخنگوی نظامی» به سید نصرالله ارائه کرده است و پاسخ سید این بود: «ما نمیخواهیم با برادران فلسطینی خود رقابت کنیم و آنچه را انجام میدهیم نشان دهیم و این برای مدت طولانی ادامه خواهد داشت، زیرا امیدوارم و میخواهم که نتیجه طوفان الاقصی یک پیروزی کاملاً فلسطینی باشد.» غسان میافزاید که سید گفت خواستار یک پیروزی کاملاً فلسطینی، عربی و سنی است و نمیخواهد کسی بگوید که شیعیان از متحدان مقاومت فلسطین مداخله کردند و نقش بزرگی اعم از حمایت و یا چیزی دیگری در آنچه اتفاق افتاد، ایفا کردند.
«نعیم قاسم با سید صفیالدین برای انتخاب او به عنوان دبیرکل تماس گرفت»
اما درباره شهید سید هاشم صفیالدین، غسان در این مصاحبه با شبکه المیادین تأکید کرد که او «منتظر تصمیم شیخ نعیم قاسم بود که اولین گزینه برای سمت دبیرکل بود». او افزود «شیخ نعیم قاسم پیشدستی کرد و با سید صفیالدین تماس گرفت و به او گفت که باید فوراً و سریعاً به عنوان دبیرکل انتخاب شوی، اما سید هاشم کمی با او بحث کرد». شیخ قاسم به سید صفیالدین گفت: «ما نمیتوانیم وقت را تلف کنیم و این قدرت حزبالله را نشان میدهد که سریعاً و فوراً اعلام کند که دبیرکل انتخاب شده است و من اکنون به عنوان معاون دبیرکل صحبت میکنم».
غسان افزود: «انتظار میرفت که انتخاب دبیرکل در روزی که سید صفیالدین هدف قرار گرفت، اعلام شود و طبیعی بود که پس از آن شیخ نعیم قاسم انتخاب شود». او گفت «حزبالله و رهبری مقاومت نظامی و حتی برخی از متحدان در خارج از کشور از عملکرد شیخ قاسم و موفقیت و شایستگی او در مدیریت نبرد نظامی شگفتزده شدند».
«گریه سید نصرالله برای مردمش»
غسان درباره گریه سید نصرالله گفت او برای مردم و محیط پیرامونش و دوستدارانش گریه کرد. او در این خصوص گفت: «سید پس از جنگ تموز سخن میگفت و تحت تأثیر قرار گرفته بود و به خاطر آسیبها و آوارگی که به مردمش وارد شده بود اشک ریخت. او در جنگ تموز به مردم سر میزد». غسان فاش کرد که سید همانطور که خودش به او گفته بود، «برای اطمینان از وضعیت صدها خانواده آواره به پارک الصنایع رفت و بسیار تحت تأثیر قرار گرفته بود».
غسان در ادامه گفت «سید حسن همانطور که برای مردم گریه کرد، برای نیروهای مقاومتش در شب حمله به پیجرها هم گریه کرد. او در آن شب به اندازه گریههای تمام عمرش، گریه کرد».
«او را دهها بار ملاقات کردم و این ملاقاتها در روی زمین بود»
رئیس هیئت مدیره المیادین تأکید کرد سید شجاع بود و «آنچه درباره او گفته میشود که در زیر تونلها زندگی میکند، کاملاً نادرست است». او تأیید کرد که سید نصرالله را دهها بار همیشه روی زمین ملاقات کرده است و حتی در سالهای اخیر، هرگز سید را در یک تونل ملاقات نکرده است.
او فاش کرد که سید نصرالله «خودش در ضاحیه رانندگی میکرد». او افزود: سید حسن نصرالله در مناطق مختلف لبنان از جمله البقاع و صور حضور داشت و خودش برای حضور در این مناطق رانندگی میکرد.
«سید نصرالله به المیادین اعتماد داشت»
غسان درباره رابطه سید نصرالله با شبکه المیادین هم صحبت کرد و تأکید کرد که شهید «هرگز در آن دخالت نمیکرد، اما این شبکه را دوست داشت و به آن اعتماد داشت».
غسان افزود: سید نصرالله «پروژه المیادین را قبل از شروع کار میدانست و من قبل از آن با او مشورت کردم و توضیح دادم که با وجود رقابت شدید از کجا میتوانیم شروع کنیم. بنابراین، میگویم که مسئولیت من پس از شهادت او این بود که المیادین را زنده نگه دارم».
وی سخنان خود را درباره «سید امت» اینگونه به پایان رساند و خطاب به او گفت: «با چشمانی آرام بخواب، ای حبیب عزیزتر، مقدستر و عزیزترین ما، زیرا امت تو را دوست دارد، مردم تو را دوست دارند و مقاومت تو امانتدار میراث توست و ما، به اذن خدا، خواهیم توانست که بر اساس ارزشها و اخلاق تو امانتدار باشیم. المیادین بهعنوان یک ایده به راه خود ادامه خواهد داد، با من یا بدون من، به مسیر خود ادامه خواهد داد».
.......................................
پایان پیام/ 167
نظر شما