به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، احیای استقلال سیاسی کشور بود.
در دوران پهلوی، سیاستهای کلان ایران بهشدت تحت نفوذ قدرتهای خارجی، بهویژه ایالات متحده آمریکا و انگلیس، قرار داشت و حکومت برای بقای خود به حمایت بیگانگان متکی بود. این وابستگی عمیق، استقلال سیاسی کشور را بهشدت تضعیف کرده بود. اما پس از انقلاب اسلامی، ایران با شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» مسیر تازهای را در پیش گرفت و به کشوری مستقل و متکی بر اراده مردم تبدیل شد. در این گزارش، ابتدا وضعیت وابستگی سیاسی ایران در دوران پهلوی بررسی شده و سپس به استقلال سیاسی کشور پس از انقلاب پرداخته میشود.
وابستگی سیاسی ایران در دوران پهلوی
دوره پهلوی را میتوان یکی از دورههای وابستگی شدید ایران به قدرتهای خارجی دانست. این وابستگی در ابعاد مختلف سیاسی، نظامی و اقتصادی مشهود بود.
یکی از مهمترین نشانههای وابستگی رژیم پهلوی به بیگانگان، دخالت مستقیم آمریکا و انگلیس در سرنگونی دولت ملی دکتر محمد مصدق بود. این کودتا، که با طراحی سازمان سیا و امآی۶ انجام شد، زمینه را برای حکومت مطلقه محمدرضا شاه و وابستگی کامل ایران به غرب فراهم کرد.
پس از کودتا، ایالات متحده به اصلیترین حامی رژیم شاه تبدیل شد و بقای حکومت پهلوی را تضمین کرد. این وابستگی چنان شدید بود که تصمیمات کلان سیاسی، نظامی و اقتصادی ایران عمدتاً تحت تأثیر واشنگتن قرار داشت.
تبدیل ایران به ژاندارم آمریکا در منطقه
در دهه ۱۹۷۰، ایالات متحده سیاستی را اتخاذ کرد که بر اساس آن، ایران به عنوان ژاندارم منطقه خلیج فارس عمل کند. بر این اساس، ایران موظف شد منافع آمریکا را در منطقه حفظ کند و در ازای آن، تسلیحات پیشرفته و حمایتهای سیاسی دریافت کند.
ایران در دوران پهلوی به بزرگترین خریدار تسلیحات آمریکایی تبدیل شد. از سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۸، ایران حدود ۲۰ میلیارد دلار صرف خرید تسلیحات از آمریکا کرد.
سلطه بیگانگان بر منابع ملی ایران
پس از کودتای ۲۸ مرداد، قرارداد کنسرسیوم نفتی منعقد شد که بر اساس آن، ۴۰ درصد از سهام نفت ایران در اختیار آمریکا قرار گرفت و باقی سهمها میان انگلیس، فرانسه و سایر کشورهای غربی تقسیم شد. این مسئله وابستگی اقتصادی ایران را به بیگانگان عمیقتر کرد.
رژیم پهلوی برای حفظ وابستگی خود به آمریکا، هرگونه صدای مخالف را با سرکوب شدید خاموش میکرد. سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) تحت نظر مستقیم سازمان سیا و موساد فعالیت میکرد و نقش کلیدی در سرکوب نیروهای مخالف داشت.
استقلال سیاسی ایران پس از انقلاب اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، ایران مسیری متفاوت را در پیش گرفت و استقلال سیاسی خود را بازیافت. این تحول در ابعاد مختلف سیاست داخلی و خارجی قابل مشاهده است.
یکی از نخستین اقدامات جمهوری اسلامی، اخراج هزاران مستشار نظامی آمریکایی بود که در ارتش و سایر نهادهای کلیدی ایران نفوذ داشتند.
پس از انقلاب، بسیاری از قراردادهای ناعادلانه که در دوران پهلوی با شرکتهای خارجی بسته شده بود، لغو شد.
یکی از اصول بنیادین سیاست خارجی جمهوری اسلامی، اصل «نه شرقی، نه غربی» بود که در قانون اساسی نیز تثبیت شد. این اصل نشاندهنده اراده ایران برای عدم وابستگی به هیچیک از قدرتهای جهانی و تأکید بر استقلال ملی بود.
مقابله با نفوذ خارجی در سیاست داخلی
دانشجویان پیرو خط امام با تسخیر سفارت آمریکا، به نماد وابستگی رژیم پهلوی پایان دادند و نشان دادند که ایران دیگر تحت سلطه آمریکا نخواهد بود.
پس از انقلاب، قدرتهای غربی تلاش کردند با تحریم و فشارهای اقتصادی، ایران را به وابستگی مجدد بکشانند. اما ایران با تکیه بر توان داخلی، مسیر خود را ادامه داد و استقلال خود را حفظ کرد.
افزایش نفوذ منطقهای و بینالمللی بعد از انقلاب
پس از انقلاب، ایران به یکی از قدرتهای مستقل و تأثیرگذار در منطقه تبدیل شد که بدون وابستگی به ابرقدرتها، سیاستهای خود را پیش میبرد.
ایران پس از انقلاب، با حمایت از ملتهای مستضعف و گروههای مقاومت، سیاستی مستقل را در برابر نفوذ غرب و قدرتهای سلطهگر دنبال کرد.
نشانههای استقلال سیاسی ایران پس از انقلاب
دوران پهلوی، یکی از سیاهترین دورههای وابستگی سیاسی ایران به بیگانگان بود. از دخالت مستقیم آمریکا و انگلیس در سیاست داخلی ایران گرفته تا کنترل آنها بر منابع ملی و تصمیمات کلان کشور، همه نشاندهنده فقدان استقلال سیاسی در این دوره بودند. اما با پیروزی انقلاب اسلامی، ایران مسیر خود را تغییر داد و به یک کشور مستقل تبدیل شد که سیاستهای خود را بر اساس منافع ملی و اراده مردم تعیین میکند. اصل «نه شرقی، نه غربی»، خروج مستشاران خارجی، ایستادگی در برابر تحریمها و تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای، همگی از نشانههای استقلال سیاسی ایران پس از انقلاب هستند.
دعوت به حضور ایران در گروههای بینالمللی
نشانهای دیگر از اقتدار سیاسی ایران، دعوت گروههای قدرتمند بینالمللی مانند بریکس و شانگهای از ایران است. این گروهها در حال ایجاد یک نظم جدید جهانی هستند که در مقابل نظام سرمایهداری غربی قرار دارد. در این شرایط، روابط ایران با کشورهای همسایه نیز تقویت شده است. کشورهای مانند روسیه، هند، ترکیه، پاکستان، ارمنستان، قطر و عمان روابط دوستانه و سازندهای با ایران دارند. دیپلماسی ایران در این مسیر توانسته علاوه بر آسیا، بسیاری از کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین و حتی برخی کشورهای اروپایی را با خود همراه کند.
اقتدار سیاسی ایران در صحنه جهانی بهویژه در تنشهای نظامی نیز مشهود است. حمله موشکی ایران به پایگاه آمریکایی عینالاسد و همچنین پاسخهای ایران به اسرائیل، نشاندهنده تغییر نگاه جهانی به ایران است. برخلاف گذشته، بسیاری از ملتها و حتی برخی دولتها به ایران حق دفاع از خود را داده و از کشور حمایت کردهاند.
دفاع از خود و حمایت جهانی از ایران
اقتدار سیاسی ایران در صحنه جهانی بهویژه در تنشهای نظامی نیز مشهود است. حمله موشکی ایران به پایگاه آمریکایی عینالاسد و همچنین پاسخهای ایران به اسرائیل، نشاندهنده تغییر نگاه جهانی به ایران است. برخلاف گذشته، بسیاری از ملتها و حتی برخی دولتها به ایران حق دفاع از خود را داده و از کشور حمایت کردهاند.
دوران پهلوی، یکی از سیاهترین دورههای وابستگی سیاسی ایران به بیگانگان بود. از دخالت مستقیم آمریکا و انگلیس در سیاست داخلی ایران گرفته تا کنترل آنها بر منابع ملی و تصمیمات کلان کشور، همه نشاندهنده فقدان استقلال سیاسی در این دوره بودند. اما با پیروزی انقلاب اسلامی، ایران مسیر خود را تغییر داد و به یک کشور مستقل تبدیل شد که سیاستهای خود را بر اساس منافع ملی و اراده مردم تعیین میکند. از اصول بنیادین جمهوری اسلامی، مانند «نه شرقی، نه غربی»، تا قدرتنمایی در عرصه بینالمللی و تشکیل جبهه مقاومت، همگی نمایانگر استقلال سیاسی ایران پس از انقلاب هستند.
................
پایان پیام/ ۲۱۸
نظر شما