حضور علامه حسن‌زاده آملی در مقاطع مختلف انقلاب اسلامی، از موضوعاتی است که کمتر به آنها پرداخت شده است. در بخش اول این نوشته، به اقدامات علامه حسن‌زاده در سال‌های آغازین انقلاب اسلامی پرداخته شد و در این قسمت، به فعالیتهای انقلابی ایشان در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته می‌شود.

۱۵ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۷
حسن‌زاده آملی و انقلاب اسلامی ۲/ بیانیه عزل پهلوی و جانبازی در دوران انقلاب

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) - ابنا - داشتن «مواضع انقلابی» از ویژگی های ممتاز علامه حسن زاده است که در پیام مقام معظم رهبری به مناسبت رحلت ایشان به آن اشاره شده است. ایشان در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ اقدامات مختلفی داشتند که اشاره ای کوتاه به برخی از آنها، می تواند نشانگر این مواضع انقلابی در زندگی پربرکت ایشان باشد.

شاید بسیاری از افراد ندانند که حضرت علامه حسن زاده آملی از جانبازان حوادث انقلاب هستند. خود ایشان دراین باره در گردهمایی معاونین پرورشی اداره کل آموزش و پرورش شهرستان‌های استان تهران، در زمستان ۱۳۷۴ گفتند: «در بحبوحه انقلاب، در مسجد اعظم قم مشغول افاده و افاضه به طلاب حوزه علمیه بودیم که مورد هجوم عوامل رژیم منحوس شاه قرار گرفته و از ناحیه قفسه سینه شدیداً مورد آسیب قرار گرفتم. در آن موقع وقتی به خود آمدم فکر کردم به دلیل هجوم آن یاغیان ساعتم که در جیبم بوده شکسته است، ولی دیدم نه، دنده‌ها آسیب دیده و شکسته و به طرف قلبم خم شده است».  شدت این آسیب به گونه ای بود که به گواهی برخی از شاگردان نزدیک ایشان، عوارض آن، تا دهها سال بعد در بدن ایشان وجود داشت.

قیام ۱۹ دی، سرآغاز سقوط پهلوی

موج جدیدی که با قیام ۱۹ دی سال ۱۳۵۶ در شهر قم، آغاز شد، توانست در بهمن ماه سال ۱۳۵۷، ریشه حکومت پهلوی در ایران اسلامی را برکند و حکومتی الهی را بنیان سازد. سلسله بزرگداشت ها و اربعین های شهدا در شهرهای مختلف کشور توانست حرکتی را در ایران ایجاد کند که حاصل آن بیداری عمومی همگان در سراسر کشور بود.

علامه حسن زاده آملی نیز همگام با دیگر عالمان و به تبعیت از امام خمینی ره، با اعلامیه های خود، ضمن بیان ظلم ها و ستم های حکومت پهلوی، از همگان برای دعوت در این اعتراض های عمومی دعوت می کردند.

کشتار مردم معترض قم در روز ۱۹ دی ماه ۱۳۵۶، منجر به صدور اعلامیه بسیار آتشین از سوی علمای قم شد. در بخش هایی از این اعلامیه که در تاریخ ۲۲ دی صادر شده و در کتاب اسناد انقلاب اسلامی جلد سوم منتشر شده است، آمده است: «آیا این است معنای آزادی و دموکراسی و طرفداری از حقوق بشر که هیئت حاکمه از آن دم می‌زنند؟! آیا این همه جنایات و خونریزی که در این چند روز مأمورین مسلحش مرتکب شدند، چگونه توجیه می‌نماید؟! آیا حمله مسلحانه و به آتش بستن عده‌ای بی‌گناه که با کمال نظم و آرامش در حرکت بودند، طرفداری از حقوق بشر است؟! آیا فضای باز سیاسی همین است که اگر کسانی به مطالب غیرواقعی روزنامه اعتراض کنند در برابر گلوله قرار گیرند؟! آیا اگر مردمی برای دفاع از حریم مقدس اسلام در کمال آرامش به منزل زعمای دینی رفتند و اظهار تظلم نمودند باید به آتش بسته شوند؟! ». در کنار نام علامه حسن زاده آملی به عنوان یکی از امضاء کنندگان این نامه، نام شخصیت های دیگری مانند آیات عظام جواد تبریزی‌، سیدموسی‌ شبیری‌ زنجانی‌، ناصر مکارم‌، حسین‌ نوری نیز دیده می شود. شخصیت هایی که در سالهای بعد، از مراجع بزرگ شیعه شدند.

‌امضای اعلامیه برای محکوم کردن حمله مسلحانه به خانه مراجع معظم تقلید در شهر قم، هتک حرمت ایشان و تشبیه این حمله به حمله مغول همراه با اعلام آمادگی  همگانی‌ برای‌ دفاع‌ از اسلام‌ و حریم‌ مقدس‌ مراجع‌ عظام‌ از دیگر بیانیه های است که به امضای ایشان رسیده است.

در سندی دیگر، آیت‌الله حسن‌زاده آملی به همراه جمعی از علمای حوزه‌ی علمیه قم‌ در اعلامیه ای که در روز ۱۷ مهرماه ۱۳۵۷ صادر کرده اند، ضمن اشاره به مبارزه تاریخی میان پیشوایان دینی و جباران طاغوت در طول تاریخ، به محاصره بیت امام خمینی ره در شهر نجف اعتراض شده و به همکاری دولت پهلوی و اسرائیل انتقادی تند می شود. به جنایت در ۱۷ شهریور در تهران اعتراض شد.

چند روز بعد نیز، یکی از مهمترین اعلامیه های دوران نهضت اسلامی توسط علما صادر می شود. در این اعلامیه، که امضای علامه حسن زاده آملی در ذیل آن دیده می شود، ضمن «خلع شاه از سلطنت» بر نامشروع و غیرقانونی بودن تمام مناصب دولتی اعم از دولت غیرقانونی ارتشبد ازهاری،‌ کلیه‌ استانداران، فرمانداران و بخشداران کشور را به مردم ایران و سران کشورهای دنیا اعلام کردند  و به دولت‌های خارجی هشدار دادند هرگونه پشتیبانی و همکاری و عقد قرارداد با این رژیم فاقد اعتبار قانونی بوده و مصداق بارز نقض حقوق بشر است».

ایشان در همان دوران، گفته بود: «آقاجان‌، ما هم چند سالی است که دیدیم اوضاع و احوال طوری است که باید مسلح باشیم. (آنگاه دست خود را به جیب بغل قبایش برد و خودنویس خود را بیرون آورد) و گفت: لذا ما هم مدت‌هاست که مسلح به این سلاح شدیم.»

آیت‌الله علی معلمی نماینده مردم مازندران در مجلس خبرگان رهبری با اشاره به فعالیت‌های علامه حسن‌زاده آملی در ماه‌های پایانی رژیم پهلوی می‌گوید: «در همان ایام، در ماه‌های منتهی به پیروزی انقلاب، جامعه ‌روحانیت استان مازندران با محوریت شیخ هادی روحانی شکل گرفته بود. این جلسات هر دو هفته یکبار در یکی از شهرهای بزرگ استان تشکیل می‌شد. چند ماهی به پیروزی انقلاب مانده بود که نوبت به آمل رسید. آن روز خبر رسید که علامه حسن‌زاده از قم به آمل آمده‌اند و قرار است در جلسه حاضر شوند. همه از درک حضور ایشان خرسند و به دیدار با ایشان مشتاق بودند. ایشان در سر موعد در جلسه حاضر شد. اندکی بعد از سلام و احوالپرسی، ایشان شروع به سخنرانی کردند و گفتند: «من کاری را شروع کرده بودم. متحیر بودم که کار نیمه تمام خود را انجام دهم و یا این که در محضر شما حضرات که برای همراهی با انقلاب و حضرت امام و ادامه نهضت جمع شده‌اید حضور پیدا کنم. به کتاب خدا تفال زدم و توکل کردم به او. آیات مربوط به فرمان خدا به موسی کلیم آمد، که می‌فرماید: «حرکت کن و بنی‌اسراییل را حرکت بده...» و خبر نابودی فرعون در آن آیات بود».

دهه فجر انقلاب اسلامی

در آثار ایشان که همزمان با روزهای پیروزی انقلاب اسلامی به نگارش درآمده است نیز می توان دیدگاه ایشان به انقلاب اسلامی را درک کرد: در درس ۷۵ کتاب «معرفت نفس» به اشاره به ۱۲ بهمن می نویسند: ««این درس را در همین جا خاتمه می‌دهیم. درس یادگار روزی که دو چشم بینای فلک مینامهر و ماه، چنین زمان شکوفایی را در خطه ایران کمتر دیده است... آری دیو چو بیرون رود فرشته در آید و آن روز، پنج شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ (روز بازگشت شکوهمند امام خمینی از تبعید ۱۵ ساله) بود که بهمن و بهار اگر چه در هم آمیخت ولی مزاج بهار بر زمستان چیره بود»

 همچنین ایشان در درس ۷۷ همین کتاب همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی می نویسند: « این درس را تا همین جا خاتمه می‌دهیم، درسی که یادگار روز انقلاب بزرگی است که به شهادت تاریخ، چشم روزگار در مرز و بوم ایران چنین روز ندیده است. روز خونینی که نبرد ملت مسلمان مبرز و مبارز با ستم پیشگان بد سرشتِ بد کنشت به اوج نهایی خود رسیده بود و سرانجام حق بر باطل پیروز شد و مردم مسلمان از قید اسارت رهایی یافتند، آن روز یکشنبه سیزدهم ربیع الاول ۱۳۹۹ هجری قمری مطابق ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ هجری شمسی بوده که این آب و خاک از نام ناپاک پلید پهلوی و دودمان دژخیم بد گوهرش پاک شد و به مدد قوای مقتدر و قاهر ماورای طبیعت بیخ و بن این شجرة خبیثه برکنده شد».

انقلاب اسلامی طلیعه ای از ظهور

حجت‌الاسلام عبدالله حسن‌زاده آملی، فرزند ایشان در مصاحبه خود با سایت مقام معظم رهبری در تاریخ دهم مهر ماه 1399 ، درباره نگاه علامه به انقلاب اسلامی می‌گوید: «یک‌بار جمعی از دوستان که به قم می‌آیند، درباره‌ی مسئله‌ی انتظار و ظهور حضرت حجت عجل‌الله تعالی‌فرجه‌الشریف سوالاتی داشتند. حضرت علامه به آن‌ها می‌گوید اینجا عالم دنیاست، ظهور اگر برای اینجاست به‌تدریج انجام می‌شود و بعد اشاره کردند که انقلاب اسلامی ما الان طلیعه‌ای از ظهور آن حضرت است که در ایران اسلامی رخ داده است».

سید علی  اصغر حسینی/ ابنا

__________

پایان پیام

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha