حجت الاسلام وافی اظهار داشت: خط قرمز حاج آقا بی‌ریا و حریمی که از آن تخطی نمی‌کرد؛ انقلاب، نظام، رهبر معظم انقلاب و آرمان‌ها بود و با کسی درباره این ماجرا تعارف نداشت.

۴ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۳
رئیس بنیاد بین‌المللی صحیفه سجادیه: مرحوم سقای بی‌ریا در دفاع از انقلاب، نظام و رهبر معظم انقلاب با کسی تعارف نداشت

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر «ناصر سقای بی‌ریا» از شاگردان مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی و از مبلغان با تجربۀ عرصه بین‌الملل در روز چهارشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۳ دار فانی را وداع گفت.

او رئیس سابق مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم بود و در اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی، امامت مرکز آموزش اسلامی هوستون تگزاس را برعهده داشت. همچنین مرحوم سقای بی‌ریا سال‌ها عضو شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت(ع) بود.

برای آشنایی با ابعاد مختلف شخصیت مرحوم سقای بی‌ریا، خبرنگار ابنا با حجت الاسلام و المسلمین «مرتضی وافی» رئیس بنیاد بین‌المللی صحیفه سجادیه از بستگان آن مرحوم گفت‌وگو کرده است که در پی می‌آید:

حجت الاسلام وافی در ابتدا درباره ویژگی‌های ایشان گفت: رهبر معظم انقلاب در پیام تسلیت خود، به طور ویژه به روحیه‌ی پرهیزکاری حجت الاسلام و المسلمین آقای آشیخ محمدناصر سقای بی‌ریا اشاره و تأکید کرده‌اند که نکته دقیقی است. دیگری انجام وظائف تبلیغی ایشان به ویژه در خارج از کشور است که حضرت آقا فرمودند این بخشی از فضائل آن مرحوم بود. این پیام نشان می‌دهد که کم کم مرحوم سقای بی‌ریا شناخته می‌شود و باید شناسانده شود. خیلی‌ها با شخصیت مرحوم سقای بی‌ریا آن طور که باید و شاید آشنا نبودند و نیستند.  

وی درباره خصوصیات اخلاقی و روحی مرحوم سقای بی‌ریا اظهار داشت: یک بُعد از زندگی انسان‌های بزرگ که کارهای بزرگی در دنیا انجام می‌دهند، ویژگی‌های فردی و خصوصیات اخلاقی و روحی آن‌ها است. غیر از نسبت فامیلی بنده با مرحوم سقای بی‌ریا که هم‌داماد ما بودند؛ ایشان برای بنده استاد، برادر بزرگ‌تر و راهنما بودند. در سیر او جنسی از مراقبه و حرکت عظیم معنوی، تربیتی و اخلاقی می‌دیدیم. وی ادامه داد: در نشست‌های خانوادگی، ضمن اینکه خوشرو و بذله‌گو بود و گاهی نکته‌های جالب و جذابی می‌گفت تا حالت تصنعی مجلس به هم بخورد و احساس رفاقت و محبت بیشتر شود، ولی همیشه مراقبه‌ی دائمی در ایشان بود. اینجا به یاد شعری از آیت‌الله قاضی می‌افتم که:

سررشته دولت ای برادر به کف آر/ این عمر گرانمایه به غفلت مسپار

یعنی همه جا، همیشه و در همه حال / می‌دار نهفته چشم‌دل جانب یار

ایشان در جمع و با جمع بود، از جهت اینکه جدا نشود و جمع با وی راحت بودند اما جنسی از مراقبه و توجهی قلبی را به حضرت حق داشت.

رئیس بنیاد بین‌المللی صحیفه سجادیه همچنین عنوان کرد: پرهیزکاری مرحوم سقای بی‌ریا را با چشمم دیده بودم. آن مرحوم که به نماز می‌ایستاد، علامه مصباح یزدی پشت سر ایشان می‌ایستادند و نماز می‌خواندند.  

وی درباره جایگاه علمی مرحوم سقای بی‌ریا خاطرنشان کرد: اینکه آن مرحوم در کانادا، آمریکا، نیویورک، تگزاس و هیوستون مستقر بودند و مرکز اسلامی هیوستون و چند مرکز دیگر را راه‌اندازی و راهبری کردند، به خاطر بُعد علمی‌شان بود. مرحوم سقای بی‌ریا مطالب و ظرائف مسائل حوزوی و دینی را می‌دانست و از جهت دیگر، مطالعات علوم انسانی را در عرصه‌ی علوم جدید و دانشگاهی داشت و تا پایان مقطع دکترا تحصیل کرده بود. به همین دلیل حرفی که می‌زند و رفتاری که داشت، دیگران حساب باز می‌کردند.

حجت الاسلام وافی درباره فعالیت‌های تبلیغی آن مرحوم گفت: اگر قرار است که تحصیل، مقدمه‌ی تبلیغ شود و بر اساس دیدگاه رهبر معظم انقلاب، اولویت اول حوزه در دنیای امروز، تبلیغ باشد، یکی از مصادیق آن مرحوم سقای بی‌ریا است. آن مرحوم با در دست داشتن سرمایه‌های علمی وقتی احساس وظیفه کرد که باید در عرصه تبلیغ ورود پیدا کند، به طرف این مسیر حرکت کرد. او در داخل و خارج فعالیت تبلیغی می‌کرد، مدت‌ها معاون پژوهش، استاد راهنما و مشاور پایان نامه‌های حوزوی و دانشگاهی بود، کتاب‌هایی را می‌دید و تصحیح می‌کرد، و دائماً مشغول فعالیت‌های علمی و تبلیغی بود. حتی آثار دیگران را با روی باز می‌پذیرفت، خط به خط، جمله به جمله، درباره دقائق و ظرائف و اشکالات آن نظر می‌داد. به نظرم عرصه‌ی تبلیغ، جلوه‌ی نهایی انسان بزرگی مثل حاج آقا بی‌ریا است.

وی با بیان اینکه مرحوم سقای بی‌ریا، تبلیغ را از خودش شروع کرد، اضافه کرد: امیرالمومنین(ع) می‌فرماید: « مَن نَصَبَ نَفسَهُ لِلنّاسِ اِماماً فَلیَبدَأ بِتَعلِیمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعلیمِ غَیرِه»، انسان قبل از اینکه به تعلیم دیگران بپردازد، باید ادب‌کننده و تربیت‌کننده خودش باشد. لذا مرحوم سقای بی‌ریا مصداق این روایت بود و تبلیغ را از خودش شروع کرده بود. بنده معتقدم که حواس ایشان به این عبارت حدیث عنوان بصری بود که «لاتجعل رقبتک للناس جسرا»، گردنت را برای مردم پل قرار نده. حواسش بود که عمرش فقط صرف هدایت و تبلیغ دیگران نباشد بلکه به خودش برسد و بگوید بیا، نه برو. یادم است که به من فرمایش مرحوم آیت‌الله بهجت را گفت اگر توانستی یک نفر را در مسیر دین کمک کنی و جنسی از هدایت در او شکل گیرد، کلاهت را به آسمان هفتم بینداز.  

رئیس بنیاد بین‌المللی صحیفه سجادیه درباره شیوه‌ی تبلیغ مرحوم سقای بی‌ریا اظهار داشت: وی در دوره‌ای که در عرصه تبلیغی در خارج حضور داشت، از رهبر معظم انقلاب و بسیاری از بزرگان، در امور حسبیه و مسائل دیگر اجازه کامل و مطلق داشت. لذا نسبت به دستگیری، هدایت و به ویژه معرفی مکتب نورانی اهل بیت(ع) اهتمام داشت. آن مرحوم با رفتار، گفتار و سلوک خود می‌گفت که شیعه این است، نه اینکه تو بیا مسلمان و شیعه شو. این روش، دیگران را در همه جای دنیا جذب می‌کرد. بیش از اینکه تبلیغ ایشان گفتاری باشد، عملی بود.  

وی درباره صبوری آن مرحوم در ایام بیماری عنوان کرد: امام سجاد(ع) در در دعای اول صحیفه سجادیه می‌فرماید «خدایا تو برای کسی اجل و مدت زمانی را مقدر کردی و او قدم به قدم به پایان اجلش نزدیک می‌شود. نه اجل جلو می‌افتد و نه به تأخیر می‌افتد. اگر تو چیزی از کسی گرفتی، هیچ کس نمی‌تواند به او بدهد و اگر خواستی چیزی را به کسی بدهی، هیچ کس نمی‌تواند از او بگیرد.» مرحوم سقای بی‌ریا بیش از یک سال با دو بیماری سخت درگیر بود و کمتر از آن کافی بود که کسی را از پا بیندازد و ناامید و دل‌زده و رنجور کند، اما ایستاد، صبوری کرد و یک آخ از وی نشنیدیم. همچنین با شرائط سختی که داشت، تا روزهای آخر زیارت امین الله و زیارت عاشورای هر روزه ایشان ترک نشد.  

حجت الاسلام وافی افزود: ایشان در ایام بیماری رضایت به رضای حق داشت. آخرین باری که خدمت حاج آقا بی‌ریا رسیدم به من گفت که «این کار دست خداست، خدا اگر بخواهد می‌شود و اگر خدا نخواهد نمی‌شود.» این جمله را خیلی محکم گفت؛ راضی به رضای خدا و تسلیم مطلق بود. امام سجاد(ع) در دعای 15 صحیفه که درباره بیماری، ابتلا و مریضی است، تعبیری به نام «تمحیص» دارند. در اوقات معدودی که خدمت مرحوم سقای بی‌ریا می‌رسیدم، به واسطه رضایت و تسلیم، جنسی از تمحیص و زلالی کامل به تمام معنا در آن مرحوم اتفاق افتاده بود. نکته دیگر، علاقه ایشان به لقاء‌الله بود از این رو، جمله‌ی «مشتاقة الی فرحة لقائک» را در روزهای آخر بسیار تکرار می‌کرد. این جمله را با همه‌ی وجود می‌گفت که خدایا، آماده و مشتاقم تا به لقاء تو بیایم.

وی همچنین در ادامه گفت: مرحوم سقای بی‌ریا با همه‌ی شرائطی که داشت، افتاده نشد و روی پای خود بود. یک مرتبه حال‌شان دگرگون شد و ارتحال ایشان در یک روز رخ داد؛ در ولادت امیرالمومنین(ع) به دنیا آمد و شام ولادت از دنیا رفت.  

رئیس بنیاد بین‌المللی صحیفه سجادیه درباره طرفداری مرحوم سقای بی‌ریا از نظام و انقلاب اظهار کرد: خط قرمز حاج آقا بی‌ریا و حریمی که از آن تخطی نمی‌کرد؛ انقلاب، نظام، رهبر معظم انقلاب و آرمان‌ها بود و با کسی درباره این ماجرا تعارف نداشت. این را ما در برخی از گفت‌وگوها و صحبت‌ها می‌دیدیم؛ وقتی که حاج آقا حضور داشتند، همه می‌دانستند که ایشان جواب دارد، به میدان می‌آید و ساکت نمی‌نشیند و عکس‌العمل‌ نشان می‌دهد. حتی بعد از اینکه وی از خارج کشور بازگشت، برخی از افراد می‌گفتند که این‌ها شهروند آمریکا هستند، اما ایشان می‌گفت که من با آن ور کاری ندارم و الان مسئولیت من اینجاست.

وی با بیان اینکه روحیه ایشان در توجه و توسل به اهل بیت(ع) بسیار ویژه بود، افزود: جلسه هفتگی داشتیم که به اهل بیت(ع) توسل می‌شد، می‌دیدیم که آن مرحوم به شدت مراقبه داشت تا ذکرها را با توجه و حال بگوید. «یکی از بستگان در عالم رویا آن مرحوم را دیده بود و حاج آقا گفته بود که برای چه دور هم می‌نشینید و از من حرف می‌زنید؟ به جای آن برای من روضه امام حسین(ع) بخوانید.» من گفتم که این خواب رویای صادقه است چون حال حاج آقا بی‌ریا در این دنیا همین بود و سعی می‌کرد جلسات، بار و ثمره‌ای داشته باشد.

حجت الاسلام وافی در پایان گفت: مرحوم سقای بی‌ریا دستمال‌های اشک سیدالشهداء(ع) را کنار گذاشته بود و گفته بود که آن‌ها را با من در قبر بگذارید. بنده تلقین ایشان را گفتم و بدن‌شان را در قبر گذاشتم، و این دستمال‌ها را همراه پیکرشان در قبر و لحد گذاشتم. یعنی بیش از تمام فعالیت‌هایی که آن مرحوم داشت، توجهش به اشک‌هایی بود که برای سیدالشهدا(ع) ریخته بود.

..........................................

پایان پیام/ 167

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha