به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در مراسم رونمایی از مجموعه انوار الفقاهه که صبح امروز – 14 آبان - در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد بیان کرد: در نهادهای حوزوی و در کل کشور اندیشه چاپ و تصحیح کتب خوب با ظاهری مناسب وجود دارد ولی مسئله اصلی رجوع و مطالعه این کتابهاست.
آیتالله «رضا استادی» اظهار داشت: بارها در شهر قم کنگرههایی برگزارشده ولی مراکز حوزوی را دیدهام که بدون اطلاع از برگزاری این همایشها و کنگرهها، اقدام به انتشار کتاب و مقاله در همان موضوع کردهاند و تنها علت این مسئله عدم پرسش و نظرسنجی است.
وی افزود: وقتی کتابی چاپ میشود باید از کسانی که آن را خریدهاند در موردمطالعه آن پرسیده شود و یک کتاب با تمام زحمتی که برای نوشتن و انتشار آن کشیده میشود، تنها برای قرار گرفتن در قفسه کتابخانه نباشد.
عضو شورای عالی حوزه علمیه قم با اشاره به این سخن که "انوار الفقاهه" مانند "جواهر الکلام " است گفت: باید همانطور که کتاب جواهر موردمطالعه قرار میگیرد، این کتاب هم بهطور دقیق مطالعه شود.
آیتالله استادی خاطرنشان کرد: فلسفه رونمایی کتابها این است که مردم با کتابهایی که چاپشدهاند آشنا شوند و باید این مسئله را جا بیندازیم که نباید هزینه و عمر افرادی که برای آن زحمتکشیدهاند هدر برود.
وی در ادامه به آثار شهیدین اشاره کرد و گفت: از کتاب شهیدین حدوداً سی یا چهل کتاب چاپشده است ولی متأسفانه به تعداد زیادی از آنها مراجعه نشده است و باید بر روی این مسائل کار شود.
استاد حوزه علمیه قم تصریح کرد: انوارالفقاهه باید مانند جواهر الکلام مورداستفاده قرار گیرد و شاید در بعضی ابعاد تازگی داشته باشد و کسانی که در بحث خارج وارد میشوند باید به این کتاب مراجعه کنند.
آیتالله استادی ضمن تقدیر از زحمات کسانی که در تصحیح این کتاب نقش داشتهاند اظهار داشت: به سهم خودم از چاپ و تدوین این کتاب تقدیر میکنم و در نظر اول میتوان متوجه زحمات نویسندگان این کتاب شد.
وی افزود: من با این کتاب آشنا نبودم و باید موردبررسی قرار گیرد و در بیان وزن این کتاب نمیتوان به این زودی قضاوت کرد و باید بهدقت بررسی شود.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با بیان اینکه نوشتن کتب فقهی تا قبل از قرن یازدهم بسیار سخت بوده گفت: تا قبل از قرن یازدهم هر کس میخواست حکمی صادر کند باید تکتک روایات را در کتب اربعه بررسی میکرد و از صحت سندها مطمئن میشد ولی از قرن یازدهم با کتابهای "وافی"، "وسایل الشیعه" و "من لایحضر الفقیه" آن مشکل جمعآوری اولیه اسناد رفع شد و حالا شما با کتاب "انوار الفقاهه" میتوانید مطلع شوید که کدام حدیث موثق و قوی است.
آیتالله استادی تأکید کرد: از قرن یازدهم به بعد، کسانی که یک دوره فقه مینویسند چون آن زحمت جمعآوری سند و روایات لازم نبوده است، ارزش کارشان به این است که یک نوآوری یا تکثیر فروع داشته باشند و یا در کیفیت استدلال بهتر عمل کرده باشند.
وی در ادامه اظهار داشت: درباره انوارالفقاهه گفتهشده که از امتیازات این کتاب داشتن فروعات زیاد است و برای صحت این امر باید میان این کتاب و جواهر بررسی شود که آیا واقعاً این امتیازات درست است و اگر اینطور هست باید درجایی منتشر شود.
عضو شورای عالی حوزههای علمیه با اشاره به کتب شرححال شیخ حسن کاشف الغطاء که توسط فرزند ایشان نوشتهشده گفت: آن شرححال رسمی نیست ولی در آن کتاب آمده است که انوار الفقاهه از پنجاه دورهی فقه، فقط 6 دوره را ندارد ولی در این کتاب 30 تا آمده و 20 تا نیامده، پس یا در این کتاب کم آمده و نسخههای دیگر وجود ندارد و یا پسر او اشتباه کرده است.
آیتالله استادی ضمن اشاره به مطلبی از مقدمه کتاب گفت: در مقدمه کتاب گفتهشده که ممکن است نسخههای نامعلومی در نجف باشد که از این کتاب است و ازاینرو چهارده کتاب دیگر که میگویند گمشده و در دسترس نیست باید یافته شود و کسانی که به نجف میروند در کتابخانههای آنجا جستجو کنند زیرا فقهها و تقریرات بی اسم فراوان داریم.
وی در بخش دیگر سخنان خود به مَراجع کتابها پرداخت و افزود: باید به کتابی که مؤلف در هنگام نگارش به آن مراجعه میکرده توجه شود زیرا مسائلی که مطرح کرده است اختراعی نبوده است و خصوصاً آثار کسانی که بعد از جواهر کتاب نوشتهاند باید بیشتر موردبررسی قرار گیرند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: مرحوم سید حسن صدر همانطور که در کتابش آمده میگوید روش من، روش ذکری شهید اول بوده است و برای صحت این سخن، باید تکتک این حرفها بررسی شود.
آیتالله استادی ضمن اشاره مجدد به کتاب شرححالی که فرزند کاشف الغطاء نوشته است گفت: شیخ «عباس کاشف الغطاء» کتاب شرححال پدر خود را در هفتادسالگی نوشته درصورتیکه در زمان فوت پدرش 9 ساله بوده است و به همین خاطر نمیشود به خیلی از سخنان او اعتماد کرد.
وی افزود: بهعنوانمثال تعدادی از شاگردان پدرش را نامبرده و در نهایت نوشته در اینکه بعضی از اینها شاگردان پدرم باشند جای تأمل است.
استاد حوزه علمیه قم درباره ادعای شیخ عباس کاشف الغطاء گفت: او در کتاب شرححال پدرش مینویسد یکی از شاگردان پدرم شیخ انصاری است ولی بنده به کتاب شیخ انصاری مراجعه کردهام و حرفی از اینکه شاگرد کاشف الغطاء بوده گفته نشده است و در کتاب اعلام ی که نوهیشیخ انصاری نوشته هم هیچ حرفی از اینکه شاگرد کاشف الغطاء بوده زده نشده، چون یک افتخار است که شیخ انصاری شاگرد ایشان بوده باشد.
آیتالله رضا استادی با بیان اینکه بهتر بود مبانی اصولی کاشف الغطاء نیز استخراج میشد اظهار داشت: کتاب فقهی ایشان چاپشده و قاعدهاش این بود که افرادی که این چند سال زحمتکشیدهاند، مبانی اصولی ایشان را نیز از کتابشان استخراج میکردند.
وی در ادامه ضمن اشاره به احتیاط شیخ حسن کاشف الغطاء در مسئله صلاة گفت: این کتاب بسیار عظیم و روان است و مشخص است کسی که آن را نوشته بسیار مسلط بر فقه بوده است.
استاد حوزه علمیه قم تصریح کرد: ایشان بسیار بر کتاب خود مسلط بودند به حدی که وقتی بخشی از کتاب را برای تصحیح داده بودند و گمشده بود، آن بخش را از حفظ نوشتهاند و همچنین بر سایر مسائل هم تسلط بالایی داشتند که تا از ایشان سؤال میکردند، سؤال تمام نشده ایشان جواب میدادند ولی ما نباید اینگونه باشیم و با جوابهای بدون تفکر عمیق، دیگران را به اشتباه بیندازیم.
آیتالله استادی در بخش دیگر سخنان خود به مباحث فقه الرضا در کتاب ایشان اشاره کرد و گفت: اسم ایشان چندین بار در این مبحث ذکرشده و بارها بهصورت غیرمستقل آمده و گفته فقه رضوی مؤید دارد درحالیکه در صحیح بودن آن شک شده است.
وی افزود: در صفحه 239 جلد دوم ظاهراً عبارتی بهغلط آمده است و اگر غلط نباشد خیلی تازگی دارد، زیرا در صحیح بودن فقه الرضا(ع) تردید است و اینکه فقیهی اینچنین روایت فقه الرضا را صحیح حساب کند جای تعجب است.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به نظر شیخ حسن کاشف الغطاء درباره ولایتفقیه گفت: ایشان در مورد ولایتفقیه حرف تازهای دارند و گفتهشده که روایاتی هست که امام صادق(ع) فقها را برای امور مردم نصبکردهاند ولی در مردم مرسوم است که ولایتفقیه را نائب امام زمان(عج) میدانند، اما ایشان ولیفقیه را در چند جا وکیل صاحبالامر(عج) میداند و این تازگی دارد.
آیتالله استادی بیان داشت: آیتالله اراکی به داستان حاج علی بغدادی اشاره میکرد و میگفت وقتی امام زمان(عج) میگوید وجوهات را به وکلای ما بدهید معلوم میشود ما وکیل امام زمان(عج) هستیم ولی اگر آن قصه است که قصه تمامشده است و برای گذشته است و ممکن است در آن حرف باشد.
وی در ادامه گفت: قصه وکالت غیر از نیابت و نصب است و ایشان میگوید اگر فقها از طرف امام صادق(ع) وکیل هستند بعد از فوت ایشان وکالت از بین میرود، پس از طرف ایشان نصبشدهاند و از طرف امام زمان(عج) وکیل هستند.
استاد حوزه علمیه قم با اشاره بر جنبه معنوی شیخ حسن کاشف الغطاء گفت: بر روی معنویات ایشان بسیار تکیه شده است و علاوه بر اینکه از سال 53 تا 62 ریاست عامه در حوزه نجف را بر عهده داشته و دارای علم بالایی بودند، به بیان مرحوم سید حسن صدر که میگوید پدر من جزو شاگرد ایشان بود و در نهایت تقوا، زهد، ورع و ترویج علم بود و در کمال فقه، زاهد صالح، جزو علمای راسخین و رعایت کننده آداب و دعوتکننده بهسوی خدا در فعل و سخن بود و این ویژگیها با فقهای زمان ما بسیار فاصله دارد.
آیتالله رضا استادی با اشاره به برگزاری جلسات دفتر تبلیغات اسلامی در ماه رمضان گفت: مرحوم «گلسرخی» از آیتالله «جعفر سبحانی» نقل میکرد که دو مسیحی یکی طلبکار و دیگری بدهکار بود و طلبکار برای دریافت پول خود بسیار فشار میآورد. یک روز یکشنبه هر دو به کلیسا رفتند و کشیش در مورد فشار نیاوردن به بدهکار سخن گفت. بدهکار خوشحال بود که سخنان کشیش روی طلبکار تأثیر میگذارد ولی بیرون کلیسا طلبکار به او گفت پولم را بده. بدهکار گفت مگر نشنیدی کشیش چه گفت؟ طلبکار گفت کشیش هم پول میگیرد و این حرف را میزند.
وی افزود: وای به حال روزی که مردم در مورد ما اینطور فکر کنند که روحانی پول میگیرد و درباره دین حرف میزند ولی وقتی تشویق دین به شیوه کاشف الغطاء باشد، هم اثر میگذارد و هم زندگی برای خود فرد راحت میشود.
عضو شورای عالی حوزه علمیه قم در ارتباط با فوت شیخ حسن کاشف الغطاء گفت: حاج ملا «نصرالله تراب دزفولی» از شاگردان شیخ انصاری و شیخ حسن کاشف الغطاء که متوفی 1313 است، مینویسد وبایی در نجف شیوع پیدا کرد و من از ترس میخواستم از نجف بیرون بروم و برای دریافت کتابی که نزد شیخ حسن داشتم به درب منزلش رفتم. با یک پیراهن به در منزل آمد و کتاب را به من داد و به من محبت فراوان کرد و گفت این آخرین ملاقات ماست. پرسیدم شما از دنیا میروید یا من میمیرم؟ گفتند من از دنیا میروم. همان روز از نجف بیرون آمدم و درراه خبر فوت ایشان به من اطلاع دادند.
آیتالله استادی با بیان اینکه مرگ در نظر مرحوم کاشف الغطاء بسیار راحت بوده اظهار داشت: اینچنین افرادی به دیانت مردم کمک میکردند و اگر ما به دنبال دنیا باشیم وضع به همین صورتی میشود که الآن هست و باید مردم در ما دین و دیانت را لمس کنند.
وی در ادامه بیان داشت: زمانی یک بیاعتنایی و بیاحترامی بدی به من شده بود و شکایت این اتفاق را به خدمت آیتالله سلطانی بردم، ایشان گفتند علت این مسئله خیلی مشخص است. زمانی این لباس در تن هر کس بود مردم احترام میکردند و این تفکر بود که هر جا معممی بود باید احترام گذاشت. ولی امروز این تفکر هست که اگر معممی بهجایی رفت و به مردم احترام گذاشت و مانند آنها زندگی کرد باید به او احترام گذاشت.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: چطور میشود که آیتالله شبیری زنجانی با خواندن دو صفحه از این کتاب میگوید این کتاب را دوباره احیا کنید؟ و این نشان میدهد ایشان ارتباط خوبی دارند و اخلاص بالای نویسنده کتاب باعث شده که زحمتشان روی زمین نماند.
آیتالله استادی با بیان اینکه جمعی هشت سال زحمتکشیدهاند و مدتها وقت برای تدوین این کتاب گذاشتهاند اظهار داشت: این مسئله نشان از اخلاص این گروه و نویسنده دارد زیرا علمای سلف ما علم و دین را باهم داشتهاند ولی اگر فقط علم داشته باشیم نمیتوانیم مانند آنها زندگی کنیم.
وی در پایان به کتاب "قصص العلما" اشاره کرد و گفت: این کتاب باوجود اطلاعات بالایی که در آن ذکرشده، کتاب خوبی نیست و یکی از مطالب ناصحیحی که در آن گفتهشده درباره شیخ حسن کاشف الغطاء است که ایشان را باوجود درجات بالای علمی و دینی در حد یک طلبه ساده نشان داده است و همین امر منجر میشود که وقتی در مورد عالمی تعریف میکنیم درجایی مثل سایتها با مراجعه به این کتابها این شخصیتهای بزرگ را بکوبند.
..........................
پایان پیام/ 221