به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ جهان اسلام اکنون در یکی از پرالتهابترین شرایط تاریخ خود قرار دارد و به "عدالت" به عنوان گم شده خود بیش از هر زمان دیگری نیازمند است. این نیاز، به جهان اسلام اختصاص ندارد و شامل سرتاسر جهان امروز میشود. نقاط مختلف قارههای پنجگانه در تبعیض و ظلم میسوزند و مردم اکثر کشورها گرفتار انواع بیعدالتی هستند.
این روزها که به امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام مربوط است، جمله معروف بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی امام خمینی درباره اولین امام معصوم با توجه به شرایط ملتهب جهان به روشنی قابل درک است. امام خمینی میگفتند: اگر حضرت امیر علیه السلام مهلت پیدا میکرد، تعالیم اسلام را طوری در جهان محقق میساخت که مشکلات امروز وجود نداشت و تمام انسانها با سعادت و در سایه عدالت زندگی میکردند.
اگر نویسنده معروف لبنانی "جرج جرداق" در عین حال که مسیحی است، نام کتاب خود درباره حضرت علی علیهالسلام را "صوت العدالة الانسانیه" میگذارد، به این دلیل است که در گفتار و رفتار آن حضرت، عدالت را متجلی دیده و به این درک واقعی رسیده است که انسانها برای رسیدن به کرامت انسانی و تحقق مدینه فاضله به پیروی از حضرت علی علیهالسلام نیازمند هستند. این نیاز، اکنون بیش از هر زمان دیگری احساس میشود آنهم نه فقط در محدوده جهان اسلام بلکه در سرتاسر جهان.
برای مسلمانان بیش از دیگران باید تأسف خورد که با در اختیار داشتن گنجینههای گرانبهائی همچون نهجالبلاغه و مستندات مربوط به رفتار حضرت علی علیه السلام به ویژه در دوران کوتاه حکومت بر مسلمانان، اکنون با غفلت از این گنجینهها دچار تبعیض و جنگ و خون ریزی و بیعدالتی هستند. نکته قابل تأمل اینست که تمام مسلمانان، اعم از شیعه و سنی، به حضرت علی به عنوان امیرالمؤمنین اعتقاد دارند و همگی ایشان را به تقوا و عدالت میشناسند و در عین حال از پیروی آن حضرت غافل هستند.
کافی است مسلمانان، اعم از شیعه و سنی، فرمان امیرالمؤمنین به مالک اشتر را به عنوان منشور حکومتی بپذیرند و آن را محور رفتارهای فردی، اجتماعی و دولتی جامعه قرار دهند. در آن صورت، تمام مسلمانان به سعادت دنیا و آخرت خواهند رسید و از جنگها، تبعیضها و منازعات بیهودهای که اکنون جهان اسلام را در شقاوت و تیره روزی فرو برده است خبری نخواهد بود. طبق برآورد مجامع بینالمللی در سالهای اخیر، هر روز حدود 100 نفر در کشورهای مختلف اسلامی در اثر منازعات، جنگها، انفجارها و ترورها کشته میشوند.
این تلفات که با عوارض اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی و سیاسی زیادی همراه است، برای مسلمانان بسیار خسارت بار است. دولتمردان کشورهای مسلمان و نخبگان جهان اسلام اگر بخواهند و اراده و همت به خرج دهند میتوانند این وضعیت را دگرگون سازند و راه را برای حاکمیت آرامش و صلح و صفا در سرتاسر جهان اسلام هموار نمایند. محور این تلاش برای تغییر وضعیت موجود به وضعیت مطلوب میتواند سیره امیرالمؤمنین علیه السلام باشد که بر تعالیم پیامبر اکرم تکیه داشت و خود را رهرو رسول خدا میدانست.
در شرایط امروز، افراطهائی که در عملکرد سلفیها و تکفیریها مشاهده میشود و در سوریه و عراق و مصر و پاکستان و افغانستان جلوه بیشتری دارد، نمونههای بارزی از عملکرد خوارج زمان امیرالمؤمنین علیه السلام را به نمایش میگذارد. این عملکردهای خارج از چارچوب شرع و اخلاق و ضد عدالت، چهره اسلام را در افکار عمومی جهان مخدوش کرده است.
صاحبان دستهای مسلط بر رسانههای جهانی با اینکه میدانند رفتارهای افراطی سلفیها و تکفیریها ربطی به اسلام ندارد، به دلیل دشمنی و کینهورزی نسبت به اسلام، عملکرد آنان را مستقیماً به اسلام نسبت میدهند تا اهداف شوم خود را محقق سازند. این وضعیت، برای مسلمانان قابل تحمل نیست و بزرگان جهان اسلام از هر مذهب و طایفهای باید برای پایان دادن به آن همت کنند.
قطعاً رسالت دولتمردان نظام جمهوری اسلامی برای تحقق این هدف عالی، از سایر دولتمردان جهان اسلام بیشتر است. برای رسیدن به این مقصود، ابتدا باید ضعفهای موجود در ایران برطرف شود. در ایران با اینکه نظام جمهوری اسلامی مستقر است، اما این واقعیت را باید پذیرفت که از نظر عدالت در بخشهای مختلف، عقبماندگیهای چشمگیری وجود دارد. عدالت اقتصادی، با فاصله طبقاتی نگران کنندهای که وجود دارد دچار مشکل است. عدالت اخلاقی، با افراطهائی که از بعضی عناصر شبه سلفی مشاهده میشود همواره نقض میگردد.
عدالت قضائی، با نارسائیهائی که در دستگاه قضائی وجود دارد گرفتار کمبود است. عدالت اجتماعی نیز با برخوردهای جانبدارانهای که توسط برخی مسئولین نسبت بعضی افراد و گروهها صورت میگیرد در چنبرهای از بلاتکلیفی قرار دارد. چنین وضعیتی، شایسته نظام جمهوری اسلامی نیست. این، نظامی است که براساس قرآن و نهج البلاغه تأسیس شده و باید مظهر عدالت در تمام زمینهها باشد تا بتوان آن را به عنوان الگو به جهانیان معرفی نمود.
اگر مسئولان نظام جمهوری اسلامی همت کنند و ضعفهای موجود در بخشهای مختلف عدالت را برطرف نمایند و عدالت علوی را محور اقدامات خود در تمام زمینهها قرار دهند، گام بعدی آنان میتواند تلاش برای عمومیت بخشیدن به عدالت علوی در جهان اسلام باشد. ما با محور قرار دادن نهج البلاغه و سیره و روش امیرالمؤمنین قطعاً میتوانیم مشکلات امروز جهان اسلام را برطرف کنیم و با استقرار عدالت علوی در میان مسلمانان به طرح تعمیم عدالت علوی در سرتاسر جهان بیاندیشیم.
امروز، جهان تشنه عدالت است. ملتها از ظلم و تبعیض و اختلاف و کشتار که عمدتاً محصول حکومتهای استبدادی و سلطه استعمار است به ستوه آمدهاند. منازعات و ناآرامیها، جهان را پرآشوب ساخته و زندگی را بر ملتها تلخ کرده است. استفاده نکردن از مکتب امیرالمؤمنین و مطرح نساختن عدالت علوی، ظلم دیگری است که در چنین شرایط سختی بر مردم میرود و مسئولیت مهجور ماندن عدالت علوی در جهان، برعهده ما شیعیان است که به نام اسلام محمدی و علوی حکومت تشکیل دادهایم ولی هنوز نتوانستهایم عدالت علوی را در پایگاه اصلی این حکومت مستقر کنیم تا نوبت به قدمهای بعدی برسد. آیا ارادهای برای خارج ساختن عدالت علوی از این مهجوریت خواهیم داشت؟
................پایان پیام/ 218