به گزارش خبرگزاری بین المللی اهل بیت(ع)- ابنا- روز گذشته مراسم تشییع پیکر شهید حسن نصرالله و شهید صفی الدین به طوری با شکوه برگزار شد که رسانههای مختلف نتوانستند آن را نادیده بگیرند. بر اساس اخبار رسمی بیش از یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر در مراسم تشییع رهبران مقاومت حضور داشتند و این آمار در حالی است که از هفتهها قبل دولت لبنان مانع از فرود هواپیماهای ایرانی به فرودگاه بیروت شد و مردم از کشورهای دیگر نیز با موانع زیادی برای حضور در این مراسم روبرو بودند.
«امةالملک خاشب» عضو کمیته زنان انصارالله یمن طی یادداشتی به توصیف ویژگیهای فردی، سیاسی و بین المللی شهید سید حسن نصرالله دبیرکل سابق لبنان و اثرات شهادت او بر ادامه راه مقاومت در سراسر جهان پرداخت.
از آن روز سخت و ناگوار ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۴ که شهادت مجاهد بصیر و عالم حسینی و حیدری جناب سید حسن نصرالله اعلام شد آن قدر درد و اندوه داشتیم و شوک زده شده بودیم که نمیتوانستیم این خبر را باور کنیم که سید مقاومت از بین ما رفته و دیگر در میان ما نیست، از این رو خبر را تکذیب میکردیم چقدر از چشمانمان اشک ریختیم و چشمانمان از این مصیبت سوخت، هرگاه صدایش را می شنیدیم که طنین انداز می شد و یا دشمن را تهدید می کرد یا نصیحت می کرد و یا با دعا و گریه بر امام حسین(علیه السلام ) مصیبت و فداکاریهای او را برای صلاح امت و مظلومیت امام را به یاد امت میآورد.
چقدر اشک و آه و ماتم و غصه داشتیم و با این اندوه بودیم. اما وقتی عکس سید حسن را اینجا و آنجا میدیدیم و در شبکههای اجتماعی تصویر او را نگاه میکردیم یا صدای او را در ماشین و رادیو و تلفن میشنیدیم غمهای ما اوج میگرفت و زخمهای ما ملتهب میشد و متوجه میشدیم که سید در واقع درون ما ساکن است.
ما با طنین سخنرانیهای او تربیت یافتیم و رشد کردیم و این فقط در مورد من نیست، بلکه حال و روز اکثریت است. ما از سید حسن جزئیات دردناک کربلا را آموختیم و از سید حسن فراگرفتیم که چقدر زینب(سلام الله علیها) صبور و شجاع بوده است .
ما از طریق جناب سید حسن با دلاوریهای جاودانه قهرمانان کربلا و درسهای بزرگی که به همه نسلها دادند، رشد کردیم . او به ما ارتباط نزدیک و قوی با خداوند را آموخت رابطهای که اگر برقرار شود طوفان، جنگها و چالشهای مختلف نمیتواند آن را متزلزل کند.
ایمان انسان را مانند امام حسین(ع) میسازد که تمام اهل بیتش کشته و ذبح شدند ولی ثابت قدم ماند و جز رضای خدا و تقرب او را نمیخواست و با اطمینان کامل به خدا تکرار میکرد به خاطر محبت و عشق تو همه خلق را رها کردم و فرزندانم را یتیم کردم تا تو را ببینم حتی اگر قطعه قطعه شوم و در محبت تو اربا اربا شوم، دلم به هیچ کس به جز تو متمایل نمیشود.
ما در گفتار و عمل از او آموختیم که حقیقت ایمان به خدا و ارتباط با او باعث میشود که حتی اگر صدها تن بمب و مواد منفجره بر سرش ریخته شود، در مقامش ثابت قدم و بلند مرتبه و مبارز باقی بماند.
چه زندگی با مجد و عزمتی داشت و سیره او با سیره امام علی (ع ) و فداکاریها و قهرمانیها و شجاعتش فرقی نداشت. زندگی سید در عزت و کرامت همچون امام حسین(ع) بود که شعار «هیهات من الذله» را سر داد و فرمود؛« خدا و رسول او و مؤمنان و دامنهای پاک و مطهّری که ما در آن پرورش یافتهایم و دلهای غیرتمند و جانهای بزرگمنش، این را بر ما نمیپذیرند که فرمانبری از فرومایگان را بر مرگ شرافتمندانه ترجیح دهیم .»
همه ما وقتی یادمان میآید که او را از دست دادیم ، حسرت تمام قلبمان را پر میکند زمانی که یاد میآوریم که او را ازدست دادیم یاد این میافتیم که برخی از امت با جهل و حماقت خود از او غفلت کردند پس بر آن سیدی که مجاهد پرهیزکار، پاک، صادق، صادق ترین، شهید پاک بود، گریه کنندگان باید بر او بگریند و اشک از چشمانشان جاری شود.
این حادثه یکی از بزرگترین مصائب برای امت اسلامی بود ، هر کسی فکر کند سید حسن فقط دبیرکل حزب الله یا رهبر شیعیان بود کاملا اشتباه کرده است، او رهبری برای همه مسلمانان، چه اهل سنت و چه شیعیان و حتی برای تمام آزادگان جهان، حتی اگر مسلمان نباشند، بود.
سید همیشه مشتاق گسترش وحدت ملی و صلح اجتماعی بود
جهان در تمام طول عمر جهادی سید شاهد یک خطبه از او نبود که در آن فتنهانگیزی یا اثری از تحقیر مذهب یا طائفه ای در آن باشد ، بلکه او همیشه مشتاق گسترش وحدت ملی و صلح اجتماعی بود.
همواره از نقشههای دشمن برای ایجاد فتنههای داخلی هشدار میداد. سید حسن در نوع خود شخصیتی منحصر به فرد بود و چه بسا دیگر تکرار نشود. او وظیفه جهادی و دینی خود را در قبال امت خود میدانست و آن را به بهترین شکل ممکن انجام میداد و در راه خدا به بهترین وجه ممکن در طول ۴۰ سال جهاد کرد.
او با دشمنان خدا از یهود جنگید و آنها را مجازات کرد و پس از شهادت سید عباس موسوی دبیرکل سابق حزب الله لبنان رهبری این حزب را برعهده گرفت. او سفر و مسیر جهاد و مقاومت را با تمام وجود به پایان رساند تا اینکه میلیونها نفر عاشق او شدند. او صدها هزار نفر را آماده کرد تا فکر و مسیر او را ادامه دهند و با حمل پرچم امام حسین(ع) خون خود را ریختند و تربیت شدگان سید حسن به خوبی میدانستند که دشمنترین دشمنان با مسلمانان چه کسانی هستند و افراد متزلزل در ایمان را به خوبی میشناختند و میدانستند که در زندگی چه مسئولیت و نقشی دارند همانطور که شهید حسین بدرالدین حوثی (رضوان الله تعالی علیه) آنها را سرور مجاهدان در زمین نام گذاری کرد.
در این مقاله احساس میکنم که که قلمم نمیتواند عبارات مناسب را پیدا کند و احساس میکنم کلماتی پیدا نمیکنم تا احساسم را با آن بیان کنم و برای اولین بار احساس میکنم که زبانم به من خیانت میکند و دایره لغات از این مقام بزرگ شرمنده است.نمیدانم از کجا شروع کنم، به کجا خاتمه دهم و کدام یک از صفات او را مطرح کنم؟ مقام سید حسن نصرالله که خداوند او را با عزت گرامی داشت و به دست دشمنان خدا و رسولش عاقبت به خیر شد . دشمنانی که از یهود و قاتلان پیامبران و پیمان شکنان در حق خدا و رسولش بودند و به خدا نیز خیانت و ظلم کردند.
خداوند او را در سن شصت و سه سالگی برگزید، در سن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) و در سن جدش حضرت علی (علیه السلام ) در راه خدا به شهادت رسید، شهادتی جاودانه که آثارش برای نسلهای آینده باقی خواهد ماند و در نسلهای دیگر باقی خواهد ماند، از حافظه پاک نخواهد شد و پژواک سخنان او همچنان طنین انداز خواهد شد و به نسلها می آموزد که چگونه خون بر شمشیر پیروز میشود و چگونه برای رویارویی با دشمن آماده شوند.
سید حسن هنوز در دل میلیونها نفر زنده است
سید حسن که دشمنان گمان می کردند با ترورش موفق شدند شعله مقاومت را خاموش کنند و آن را تضعیف کنند، اما این اقدامشان اثری نداشت جز اینکه رزمندگان بسیار قوی پیدا شدند و به آنها طعم تلخ مجازات را در مرزهای لبنان چشاندند، و آنها مجبور به درخواست آتش بس و توقف جنگ شدند.
سید حسن هنوز در دل میلیونها فردی که از هر گوشه و کنار دنیا برای وداع با او در مراسم تشیعش شرکت کردند، زنده است. سید حسن که دشمن گمان میکرد کار او را تمام کرده و او به پایان رسیده است ، اما با دیدن آن اراده و قدرت شکست ناپذیر مردم شوکه شد. سید حسن را در روز تشییع جنازه دوباره دیدند که جلوه کرد و دشمن حتی زمانی که پیکر او را بر دوش میبردند نیز از او میترسید. آنها سعی کردند مشکلاتی برای مراسم تشییع ایجاد کنند، به درگیریها دامن بزنند و عوامل رژیم صهیونیستی را در داخل حکومت راهنمایی کنند تا در فرودگاه بین المللی بیروت مشکل ایجاد کنند و سعی کنند مانع ورود برای زائرانی که برای شرکت در مراسم تشییع آمدند، ایجاد کنند، اما آنها نیز ناکام ماندند و ناامید شدند. رؤیاهای منحط آنها بر باد رفت و اراده خداوند این بود که این ولی متقی پاک و برگزیده و یار وفادارش، هاشم صفی الدین در تشییع جنازه ای که حکایت از عاقبت به خیری، در مسیر عشق الهی و پیروزی بزرگ داشت، گرامی داشته شوند. راز عجیب و شگفتانگیزی که خداوند به اولیای خاص خود میدهد، تشییع جنازه تنها برای وداع و اشک نبود، بلکه در این تشییع عهد و پیمان تجدید میشود و پس از تشییع، روح جهاد دوباره زنده میشود و هر کسی در تشییع جنازه شرکت کرده بود ، و هر که روحش در آن جا پرواز کرد ، انگار دوباره متولد میشود .هر کس به مقام این رهبر بزرگ از ذریه رسول خدا نگاه میکند گمان میکند او شخصیتی اسطورهای از قهرمانان داستانهایی اساطیر کهن است.
اما او حقیقت روشنی بود که باقی ماند و هرگز خاموش نمیشود و با گذشت روزها و سالها محو نمیشود. سید حسن جاودانه میماند و روحش در اطراف ما حضور دارد تا همه عاشقانش را آرام کند. من تقریباً به آن اطمینان دارم، او پس از این جدایی، دشمنان را به وحشت میاندازد و بر عاشقان شیفتهاش ترحم میکند و آنها را به ادامه راه تشویق میکند.
عذر می خواهم، گویی کلمات به من خیانت کردند و احساس میکنم که مقاله پراکنده و به هم ریخته است، گویی برای اولین بار است که مقاله می نویسم.. و جای تعجب نیست که حروف در برابر عظمت رهبری که خداوند متعال او را دوست داشت و یادش را در زمان حیاتش بلند کرد شرمنده و گوشه گیر و شکسته شود.
پس از شهادت این فرمانده احساس کردم که ویژگیهای صورتش شبیه حضرت علی(ع) ، نور چهره درخشانش مانند نور انبیاء و عمامه سیاهش مانند عمامه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) است، چنان که در کتب تاریخ آمده است. از صفتی به صفت دیگر و از کرامتی به کرامتی دیگر حرکت کردم تا اینکه در وصف کسی که روح ما به سوی او سبقت گرفته و آسمان مشتاق او بود و فرشتگان آسمان برایش دعا کردند و جدش حسین(ع) و مادرش فاطمه الزهرا (سلام الله علیها ) بر او سلام کردند، قصور کردم.
سیدی که دشمنانش از تعداد هواداران و اشتیاق و اشک میلیونها نفر از فرقهها و مذاهب مختلف در تشییع جنازه شگفت زده شده بودند، پس دشمن پس از استکبار متحیر ایستاد و از خود میپرسد که چگونه چنین افرادی میمیرند؟ برای دشمنی که از مرگ میترسد و زندگی را دوست دارد ، ما مردمی هستیم که رهبران آن شهادت را دوست دارند و با خون پاک خود خاک میهنشان را آباد میکنند، پس وای بر شما ای دشمنان چه خونهایی ریختهاید و چه جگرهایی را پاره کردید، پس منتظر عاقبت کاری که کردهاید باشید. شما پشیمان خواهید شد و چه پشیمانی، تاریخ شواهدی دارد که خون پاک بر سلاحهای خائنانه و ائتلافهای خائنانه پیروز میشود.
من با آنچه که سید عبدالملک الحوثی (حفظه الله)، در مدح و ستایش سید مقاومت عنوان کرد، نتیجه گیری میکنم؛شهادتش را به او تبریک میگوییم، این پایان را که با روح و جان پاکش فدای راه خداوند متعال شد را تبریک میگوییم، پس از مسیر عظیم جهادی در راه خداوند متعال، که در آن همت، جان و تمام توان و ظرفیت خود را وقف خداوند متعال کرد، ستاره تابناک آسمان مجاهدان شد و رهبر بزرگ و مبارکی بود که پرچم اسلام و جهاد را با موفقیت برافراشت و مظهر ارزشها و اخلاق اسلامی و مردی عزیز، سرافراز، استوار، صبور، شجاع، بزرگوار، مخلص و صادق بود. والعاقبة للمتقین
..........
پایان پیام
نظر شما