جزیره‌العرب در آستانه بعثت پیامبر اسلام، از نظر اجتماعی، فرهنگی و مذهبی در وضعیت خاصی قرار داشت. جامعه عرب در آن دوران با پراکندگی قبیله‌ای، اختلافات داخلی، و باورهای شرک‌آمیز روبه‌رو بود. نبود وحدت سیاسی و اخلاقی، همراه با نابرابری‌های اجتماعی، زمینه‌ساز تحولی بزرگ شد که با ظهور اسلام آغاز گردید.

۸ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۵:۵۴
منبع: ویکی فقه
آیا می‌دانید جزیرة‌العرب پیش از بعثت پیامبر(ص) چه وضعی داشت؟

 خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ابنا ـ  جهان در دوران بعثت، شاهد فروپاشی امپراتوری‌هایی مانند ساسانیان و روم شرقی و نیز آمیختگی مذاهبی بزرگ چون مسیحیت و زرتشتی‌گری به خرافات بود. گرفتاری مردم به جهل و ظلم، آشوب‌ها و فتنه‌ها، و نیرنگ و تزویر (۱) و وجود قوانین ظالمانه، اختلافات عمیق طبقاتی، جنگ‌های قبیله‌ای (۲)، تعصب‌های ناروا (۳)، عادات و آداب غلط، رفتار ناپسند با زنان (۴) از جمله این تیرگی‌ها بوده است. از این رو، قرآن کریم وضعیت آن دوران را با تعبیر «گمراهی آشکار» وصف می‌نماید (۵). از این عصر در منابع اسلامی به روزگار جاهلیت یاد می‌شود.

 بدعت‌گزاری

انسان‌ها از دیدگاه مذهبی متشتت و پراکنده بودند، عده‌ای خدا را به پدیده‌ها تشبیه می‌کردند و شماری دیگر نام‌های ارزشمند و صفات پسندیده را به بت‌ها نسبت می‌دادند (۶). اعراب و قریشیان به عنوان متولیان کعبه، در برگزاری آیین‌های مذهبی بدعت‌هایی نهاده بودند؛ ترک وقوف در عرفات، اجبار مردم دیگر مناطق به خرید و استفاده از غذا و لباس ویژه قریش در ورود به مکه، جابه‌جا نمودن زمان ماه‌های حرام و هنگام حج از جمله این بدعت‌ها است (۷).

 بت‌پرستی

پس از عروج حضرت مسیح به آسمان، حدود ۶۰۰ سال پیامبری برای هدایت انسان‌ها ارسال نشد (۸). در جزیرة العرب مردم دچار تشتت در مسائل دینی و گرایش‌های گوناگون اعتقادی بودند. رایج‌ترین آیین اعراب، بت‌پرستی بود و آن چنان میان اعراب هوادار داشت که به سرعت بر شمار بت‌ها افزوده شد و تا ۳۶۰ بت در کعبه نصب و نگهداری می‌شدند. بت‌های منات (۹)، لات (۱۰)، عزی (۱۱) و هبل (۱۲) ارج و قرب بیشتری نزد مشرکان داشتند.

 یهودیت

افزون بر بت‌پرستی، یهودیت، مسیحیت، و ثنویت از جمله دین‌های رایج میان اعراب عصر بعثت بود. از لحاظ شمار پیروان، دین یهود دومین دین میان مردم جزیرة العرب بود. بیشتر یهودیان که پس از ویرانی اورشلیم به منطقه حجاز مهاجرت نموده بودند، در مناطق یمن و بخشی از حیره و غسان ساکن شدند و مردم آن مناطق را به دین خود متمایل نمودند. در یثرب نیز حضور یهودیان بنی‌نضیر و بنی‌قریظه و خیبر در پیرامون مدینه، عامل ترویج برای دین آن‌ها میان دو طایفه شهرنشین اوس و خزرج بود (۱۳) و از آن پس، مرکز اصلی گرد آمدن یهودیان این مناطق که از آرامیان و عربان نویهودی بودند، شهر یثرب و مناطق شمالی آن مانند خیبر، فدک، و تیما گشت (۱۴). سرسختی و لجاجت یهودیان باعث شد که آن‌ها درحالی که از بعثت حضرت رسول آگاهی کامل داشتند، آشکارا یا پنهانی در موقعیت‌های گوناگون به رویارویی با ایشان و آیین نوپای اسلام برخیزند (۱۵).

مسیحیت

بعد از یهود، سومین آیین پرطرفدار در جزیرة العرب، مسیحیت بود که بیشتر در منطقه نجران رواج داشت. در برخی گزارش‌ها از نصرانی شدن برخی افراد مهم قریش مانند عثمان بن حویرث (۱۶)، اسد بن عبدالعزی و ورقة بن نوفل یاد شده است (۱۷). مسیحیان نسبت به یهودیان، در برابر دعوت رسول خدا ملایمت بیشتر داشتند (۱۸). قرآن کریم در سوره مائده، به این نکته اشاره دارد و آن‌ها را ستایش نموده است (۱۹).

 تفکر صابئی

تفکر صابئی نیز به عنوان یک دین در شهر حران گسترش یافته بود. صابئیان دارای باورهای متفاوت بودند. اعتقاد افراطی به دانش نجوم و ارتباط حرکات ستارگان با مقدرات زمینی و نیز اعتقاد به دختر خدا بودن ملائکه (۲۰) و پرستش جن (۲۱) یا یکی از اجرام آسمانی (۲۲) از باورهای فرقه‌های این دین بوده است.


منابع:

(۱) عبده، محمد، نهج البلاغه، ج۱، ص۱۶۱، خطبه۸۹.

(۲) خوری حتی، فیلیپ، تاریخ عرب، ص۳۸.

(۳) خوری حتی، فیلیپ، تاریخ عرب، ص۳۸.

(۴) دورانت، ویل، تاریخ تمدن، ج۴، ص۲۰۲-۲۰۴.

(۵) جمعه، سوره۶۲، آیه۲.

(۶) عبده، محمد، نهج البلاغه، ج۱، ص۱۹، خطبه۱.

(۷) ابن هشام، محمد بن عبدالملک، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۲۹-۱۳۱، محقق: محمد محیی الدین عبد الحمید.

(۸) طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۱، ص۶۳۳.

(۹) ابن کلبی، هشام بن محمد، الاصنام، ص۱۳.

(۱۰) ابن کلبی، هشام بن محمد، الاصنام، ص۱۶.

(۱۱) سالم، عبدالعزیز، تاریخ عرب قبل از اسلام، ص۳۷۹.

(۱۲) ابن کلبی، هشام بن محمد، الاصنام، ص۲۷.

(۱۳) خوری حتی، فیلیپ، تاریخ عرب، ص۱۳۲.

(۱۴) یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۵۷، دار صار.

(۱۵) بقره، سوره۲، آیه۹۰.

(۱۶) یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۵۷.

(۱۷) طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج۲۰، ص۳۲۸.

(۱۸) علی، جواد، المفصل، ج۱۲، ص۱۶۶.

(۱۹) ابن هشام، محمد بن عبدالملک، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۶۳-۲۶۴.

(۲۰) مائده، سوره۵، آیه۸۲.

(۲۱) شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، ج۲، ص۳۱۷.

(۲۲) ابن کلبی، هشام بن محمد، الاصنام، ص۳۴.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha