اگرچه انتساب قدمگاه‌ها و اشیاء منسوب به پیامبر(ص) به سادگی امکان‌پذیر نیست و نیازمند بررسی‌های دقیق است، اما بی‌شک حضور هر کدام از قدمگاه‌ها یا اشیاء، نشانه‌ای از ارادات خاص به پیامبر(ص) را دارد. در منابع تاریخی می‌توان نشانه‌هایی از حضور این نمادها در ایران اسلامی یافت، موضوعی که کمتر به آن پرداخته شده است.

۸ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۰:۴۸
نگاهی به قدمگاه و آثار منسوب به پیامبر(ص) در ایران

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل بیت(ع) - ابنا - بر اساس گزارش‌های منابع تاریخی، در برخی شهرهای ایران، تعدادی از آثار و اشیا و تار موهای منسوب به رسول خدا(ص) وجود داشته است.

تنها قدمگاه نبوی در ایران اسلامی

در میان منابع تاریخی، تنها به یک قدمگاه نبوی در ایران اشاره شده است:

در جلد اول کتاب «روضات الجنان و جنّات الجنان» تالیف حافظ حسین کربلائی تبریزی که نسخه اینترنتی آن در کتابخانه دیجیتال نور موجود است، درباره این نقش جای پای پیامبر(ص ) و نحوه انتقال آن به ایران آمده است: «در چهار منار مسجدی است معین در دیوار آن نصب کرده‌اند، در سبب آنکه قدمگاه در تبریز واقع شده روایات مذکور است، یک روایت اینکه مولانا شمس‌الدین معرف رحمه الله فرمود که چنین استماع افتاده که سید فاضلی کاملی بوده مشهور به سید عبری. چون به شرف زیارت سید کونین مشرف گشته در وقت سلام به آن حضرت مخاطب به جواب گشته که «و علیک السلام یا ولدی». اهل مدینه را از سادات و اکابر و خدام و اهالی اعتقاد بسیار به سید مشارالیه واقع شده، وی را به خزانه حضرت برده‌اند و گفته‌اند که از تحفه و هدایای اینجا هرچه خاطر مبارک شما می‌خواهد قبول نمایید، سید مشارالیه این سنگ قدمگاه را طلبیده، تفویض فرموده‌اند، آن را به تبریز آورده و این مسجد را بنا کرده و در آنجا نصب کرده که همه کس را از زیارت آن حظی و نصیبی باشد. و از بعضی دیگر چنین استماع افتاده که اورخان که یکی از حکام بوده با تحف و هدایای بی‌شمار به زیارت حضرت سید مختار، علیه صلوات الله الملک الجبار رفته، حضرات سادات و خدام سلطان مشارالیه را به خزانه متبرکه آن حضرت برده‌اند و این تحفه را بدو مفوض فرموده‌اند، وی آن را آورده و آن مسجد را ساخته و آن را در آنجا نصب فرموده و در جنب آن، مقبره جهت خود فرموده تا ساخته‌اند و در آنجا مدفونست. به‌هر حال جایی به کیفیتی است و محل استجابت دعا، بسیار بسیار از مردم نقل کردند که هر دعا که آنجا کردیم مستجاب شد. عزیزی مولانا محمد رحمه الله که حضرت رسالت را بسیار در واقعه می‌دیده نوشته که حضرت را در واقعه دیدم پرسیدم که این سنگی که منسوب است به قدمگاه فی‌الواقع قدمگاه است؟ فرمودند که بلی. والله تعالی اعلم بحقیقة الحال.»

اشیاء منسوب به پیامبر(ص)

منابع تاریخی در مورد اشیاء منسوب به پیامبر(ص) در ایران، به دو گونه است، در این منابع گاه به وجود برخی اشیاء اشاره شده، بی آنکه به نوع آن، اشاره کرده باشند، مثلا در کتاب «نزهه القلوب» تالیف حمدالله مستوفی (زنده در سال ۷۴۰) در ضمن معرفی قلعه «نودز» در منطقه آذربایجان آمده است: «و در آنجا آثار محمد مصطفی(ص) دارند و تأثیری نیکو دارد» در این گزارش، نوع این اشیاء مشخص نشده است.

در منابع دیگر تاریخی از وجود کاسه، صندل‌های منسوب به پیامبر(ص) و چند تار مو از ایشان در شهرهای مختلف ایران نشانه‌هایی می‌توان یافت. در کتاب «تاریخ بیهق»، تالیف ابن فندق بیهقی، هنگامی که از شرح حال همام بن زید بن وابصه، از صحابه رسول خدا(ص)، که در روستای «ایزی» بیهق اقامت گزیده بود، سخن می‌گوید، به این نکته اشاره کرده که او «کاسه مصطفی» را با خود همراه داشته است.

همچنین در کتاب «صفوةالصّفا»، تالیف ابن بزّاز اردبیلی از نگهداری یک صندل منسوب به پیامبر(ص) در بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی در دوران قاجار سخن گفته است. در این کتاب آمده است: «یکتای نعلین از نعال شریفة حضرت نبوی ـ صلّی الله علیه و آله ـ زینت‌افزای بقعة متبرّکه است».

در مورد وجود یک یا چند تار موی پیامبر(ص) نیز در گزارش‌های تاریخی نشانه‌هایی دیده می‌شود. این اسناد تاریخی از نگهداری تار موی مبارک در اصفهان، شیراز و بم سخن به میان آمده است.

عبدالجلیل رازی (زنده در ۵۶۰ ق) در کتاب معروف خود «النقص» از سید طباطبای حسنی مقیم اصفهان با تعبیر «صاحب شَعر (موی) رسول‌الله» یاد کرده که نشان می‌دهد این شخص تار مویی متعلق به پیامبر(ص) در اختیار داشته است.

همچنین در شیراز زیارتگاهی معروف به آثار رسول(ص) وجود داشته است. معین الدین جنید شیرازی (درگذشته سال ۷۹۱ قمری) در کتاب خود با نام «شدّ الازار فی حطّ الاوزار عن زوّار المزار»، که در موضوع  شرح احوال و تعیین محل قبر زهاد، علماء، امراء و سلاطین مدفون در شیراز تالیف شده است و نسخه دیجیتالی آن در کتابخانه دیجیتالی نور در دسترس همگان است و ترجمه فارسی آن به نام تذکره هزار مزار نیز منتشر شده است، از شخصی به نام «ابوالسائب» سخن به میان آورده است که از پدر خود تار مویی از پیامبر(ص) را به ارث برد و پس از درگذشت او، آن را بنا بر وصیتش با وی در گورستان دارالسلام شیراز به خاک سپردند.

از آن پس قبر ابوالسائب به جهت وجود تار موی حضرت محمد(ص) در آن، به زیارتگاه تبدیل شد. «خلایق بسیار قصد زیارت او کردند و هر که آنجا میرسید اگر سوار بود جهت اعزاز پیاده میشد اکرام شعره مبارکه حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم را؛ و مزار او مشهور است میان گورستان رحمت‌الله علیه.» این مزار تا به امروز در گورستان دارالسلام باقی مانده و برروی آن سنگ قبر بزرگی از دوره قاجار وجود دارد.

همچنین در همین کتاب از مسجدی به نام «خواجه خیر» یا مسجد خواجه در محله حوالی مقبره شیخ کبیر در شیراز یاد شده که در آنجا آثار رسول خدا(ص) وجود داشته است. عبارت او در این کتاب این است: «از بهر تبرک آنجا رفتن و نماز گزاردن و زیارت شعر رسول علیه الصلوة والسلام کردن افضل زیارتهاست»، بیانگر آن است که این آثار شامل تار مو یا تار موهایی از پیامبر(ص) بوده است.

گزارش‌هایی از حضور تار مویی منسوب به پیامبر اکرم(ص) در بم در کتاب «مجمل فصیحی»، تالیف فصیح خوافی نیز آمده است. به گفته وی: «زمانی‌که امیر مبارزالدین محمد مظفّر، در سال ۷۵۴ق، در مسیر خود به سمت شیراز، به شهر بم رسید، از شمس‌الدین علی بمی خواست تا در ازای هر مبلغی که تعیین کند، این آثار را از او دریافت کند. اما او به هیچ وجه حاضر نشد این آثار را به امیر مبارزالدین بدهد. شب‌هنگام رسول اکرم(ص) را در خواب دید که به وی دستور داد: «موی محمد را به محمد مظفّر ده!» روز بعد نزد امیر مبارزالدین رفت و آثار را به او تحویل داد و در ازای آن چیزی از وی قبول نکرد. در نسخه دیگری افزوده شده است که امیر مبارزالدین پیش از رفتن به شیراز، آثار پیامبر(ص) را به دارالسیاده‌ای که در کرمان ساخته بود، فرستاد و تا زمان مؤلف کتاب، در همانجا بوده است.»

سید علی اصغر حسینی ـ خبرگزاری ابنا

...........................

پایان پیام

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha